One Nation: Three Coups d'�tat - Gozaar - یک ملت و سه کودتا
در طول ۸۸ سال گذشته سه کودتا در ایران اتفاق افتاده که هر کدام منشاء بسیاری از تحولات و تغییر ساختارهای بنیانی در اوضاع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بوده است. وجه مشترک سه کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹، ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ۲۲ خرداد ۱۳۸۸را میتواند بحرانهای سیاسی و اجتماعی، وقوع یک جنبش عظیم اجتماعی قبل از آن؛ نهضت مشروطه قبل از کودتای سوم اسفند، نهضت ملی شدن صنعت نفت قبل کودتای ۲۸ مرداد و جنبش اصلاحطلبی و جنبش سبز قبل 22 خرداد در نظر گرفت.
نکتهی دیگر به کودتای ۲۲ خرداد باز میگردد که با کودتا در معنای کلاسیک آن تعریف نمیشود و از آن به عنوان کودتای انتخاباتی یاد میکنند. واژهی کودتا یک واژه فرانسوی به معنی «ضربه ناگهانی به دولت» است که از طرف بخشی از قدرت علیه بخش دیگر از قدرت یا از طریق اقلیتی خارج از دولت انجام میشود. این ضربه ناگهانی از طررریق ائتلافی غیرقانونی و همراه با خشونت و نظامیگری به دست میآید.
کودتای 22 خرداد، کودتای علیه مردم (به عنوان قدرت و صاحب کشور) معرفی شد و مولفهها و شاخصههای یک کودتای تمام عیار را همچون «ناگهانی بودن، نظامیگری، خشونت، قطع راههای ارتباطی و ایجاد جنگ روانی» را در خود داشت.
کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹، دست پیدای بریتانیا
کودتای سوم اسفند حاصل اوضاع بحرانی و جامعه از هم گسیخته و متشنج سالهای بعد از انقلاب مشروطه بود.
انگلستان با عدم موفقیت در قرارداد ۱۹۱۹ میلادی و کوتاه ماندن دستش از امور نظامی و مالی در ایران و همچنین پیروزی «بلشویكها» در روسیه تصمیم گرفت با به وجود آوردن حكومتی قدرتمند و باثبات، منافع خود را در عراق، هند و ایران حفظ کند. در واقع ترس از حضور روسیه در مناطق تحت نفوذ بریتانیا، از علل این تصمیم بود.
سفیر وقت آمریکا در گزارش خود به وزارت خارجه مینویسد: «بلشویسم امری غیر قابل اجتناب مینماید؛
ژنرال آیرون ساید از طرف وزیر خارجه امپراطوری بریتانیا مامور شد تا این کودتا را عملیاتی کرده و دولت مطابق خواستههای خود در ایران تشکیل دهد.
سرانجام در عصر یکشنبه سوم اسفند از قزوین به سمت تهران حرکت کردند و همان شب به جز یک مورد کوچک از درگیری به راحتی موفق به فتح تهران شدند.
کودتای ۲۸ مرداد، کودتای انگلیسی و آمریکایی
ملی شدن صنعت نفت ایران در سالهای پایانی دههی ۲۰ و خلع ید انگلستان از چاههای نفت ایرات توسط دکتر مصدق آن چیزی نبود که به مذاق دولتمردان انگلستان و آمریکا خوش بیاید. انگلیس و آمریکا که از طریق شکایت در نهادهای بینالمللی و تحت فشار گذاشتن دولت ملی مصدق از طریق اقتصادی و سیاسی طرفی نبسته و با ایستادگی وی مواجه شده بودند. تصمیم به آوردن صحنهی رویارویی با او به داخل ایران گرفتند.
بزرگترین دغدغه بریتانیاییها در ایران، منافع مالی یا به عبارت دیگر، منابع نفتی بود، آمریکا نیز به عنوان کشوری جدید در ایران پیروز شدن صنعت ملی شدن نفت را به خطر افتادن منافع استراتژیک خود و شرکتهای نفتی آمریکا در دیگر کشورها تلقی میکرد که آن را تحت الشعاع خود قرار میداد.
کودتای ۲۸ مرداد با برنامهریزی بسیار دقیق انجام شد و اجرا کنندهگان آن برای همهی موارد پیشبینیهای دقیقی انجام داده بودند. این کودتا در ابتدا قرار بود در ۲۵ مرداد ماه اتفاق بیافتد که مصدق با اقداماتی مانع از آن شد. آن شب قرار بود عملیاتی با نام «عملیات آژاکس» صورت پذیرد. عملیاتی که سه روز بعد اتفاق افتاد و دولت ملی مصدق را از قدرت کنار زد. عملیات آژاکس در چهار مرحله انجام میشد: یک - تبلیغات منفی در مساجد، جراید، خیابانها توسط «شبکه بدامن» علیه مصدق به خاطر روابط نزدیکانش با حزب توده و روسیه کمونیست. دو ـ خلع مصدق از نخست وزیری با فرمان شاه. سه ـ تظاهرات گروههای از مردم به نفع شاه و سلطنت. سه ـ ظاهر کردن پیروزمندانه سرلشکر زاهدی به عنوان نخست وزیر جدید از سوی شاه.
کودتای ۲۲خرداد، دستهای پنهان و پیدای روسیه
کودتای ۲۲ خرداد که از آن به عنوان «کودتای دولتی، کودتای انتخاباتی» یاد میشود. با دو کودتای قبلی از بسیاری لحاظ تفاوت دارد. هنوز بسیاری هستند که اتفاقی که در ۲۲ خرداد و روزهای بعد از آن را «کودتا» نمیدانند و تعریف دیگری برای آن قائل هستند؛ چرا که از نظر چرایی، روشها و ماهیت با دو کودتای قبلی تفاوت عمده داشت و همان طور که در ابتدا نیز گفته شد با وجود داشتن مولفهها و شاخصهای یک کودتا، در تعریف کلاسیک آن نمیگنجد.
اگر شبکهی تبلیغاتی در دو کودتای قبلی به نام بدامن و طباطباییها بود، این بار رسانههای دولتی همچون صدا و سیما، کیهان، خبرگزاری فارس و... این بعد روانی و تبلیغی را بر عهده داشتند و اخبار را دیگرگونه جلوه میدادند و به نفع کودتاچیان عمل میکردند.
اما حضور خارجیان عمدهترین تفاوت این کودتا است که هر چقدر در دو کودتای قبلی دست دولتهای خارجی آشکار بود، در کودتای ۲۲ خرداد پنهان و ناپیدا است و حتا برخی آن را رد میکنند.
فردای ۲۲ خرداد روسیه از اولین کشورهایی بود که به «دولت احمدینژاد» در میان حضور اعتراضی عظیم ایرانیان تبریک گفت و میزبانی احمدینژاد را پذیرا میشد. حمایتی که در سالهای اخیر به صورت سیاست یک بام و دو هوا همواره در مسائلی چون انرژی هستهای، وضعیت حقوق بشر و تحریمهای به کار برده شده علیه ایران خود را نشان داده است.
اگر دو کودتای قبلی بهانهای بود برای مبارزه با خطر «کمونیسم» و این خطر از سوی آمریکا و انگلیس به عنوان بهانهای برای کودتا در نظر گرفته شد، این بار کودتای اتفاق افتاده را میتوان در جهت مقابله و ایستادگی در برابر «لیبرالیسیم و سرمایهداری» تعریف کرد.
جمهوری اسلامی با شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» از سی سال پیش فریاد استقلال از شرق و غرب را سر داد، اما در عمل آنچه اتفاق افتاد، خزیدن به دامان شرق و به طور مشخص روسیه و در این سالهای اخیر چین بود. این رویکرد را میتوان از زوایای گوناگون بررسی کرد؛ اما از مهمترین دلائل آن میشود به ترس از غرب، مبارزه با آمریکا به عنوان نمادی تعریف شده از مقابله با اسلام، مبارزه با لیبرالیسم که به ویژه در این سالها شکل عیانتری به خود گرفته و ترس از انزوای کامل و نداشتن پشتیبان در جامعهی بینالمللی اشاره کرد.
جمهوری اسلامی همواره سعی در دوری جستن از ارزشهای غرب داشته است و در این راه از هیچ تلاشی فروگذاری نکرده است. حمایت از مخالفان آمریکا و همپیمانی با کشورها و گروههای مخالف آمریکا و نظام سرمایهداری همواره از سیاستهای اولویتدار جمهوری اسلامی بوده است.
بعد از کودتای انتخاباتی در حالی که خشونت و نظامیگری در ایران به اوج خود رسیده و اکثریت کشورهای دنیا رفتار جمهوری اسلامی را تقبیح و محکوم میکردند، آنچه که از کشورهایی چون روسیه و چین شاهد بودیم، سکوت بود و کمکها و حمایتهایی در سطوح مختلف بینالمللی.
در واقع و در اینجای کار که اسناد کودتا به سان کودتاهای مشابه در ایران و سایر کشورهای دنیا منتشر نشده و سالهای بعد به دست خواهد آمد، میتوان از نقش دولتهای خارجی در هدایت و کمک به کودتا در خارج از مرزهای ایران صحبت کرد. اگر در دو کودتای غربی آمریکا و انگلستان در خاک ایران طرح و برنامه داشتند و عملیات اجرایی انجام دادند. روسیه و یا شاید حتا چین، کمک به دولت کودتا را در خارج از مرزهای ایران در پیش گرفتند و به کودتاچیان در صحنهی بینالملی کمک رساندند.
گر چه نباید از تجهیزات و ابزاری که در جهت سرکوب معترضان ایرانی توسط این کشورها به کودتاچیان تحویل داده شده غافل ماند.
وقتی نیروهای خارجی به طور مستقیم در کودتاهای ایران دخالت داشتند، این مساله که احمدی نژاد از کمک های پنهان و غیر مستقیم چین و روسیه بهره برده است و حمایت این کشورها را با خود داشته هر ناظری را مشکوک می سازد
منبع:
http://www.gozaar.org/template1.php?id=1443&language=persian
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما بلافاصله منتشر خواهد شد. این بلاگ خبری، امکانات اندکی دارد و براساس اعتماد و خودکنترلی اداره میشود. لطفا از موضوع خارج نشوید و خویشتندار باشید.