سهرابستان: جنبش سبز آخرین فرصت برای صلح است
چرخش سیاست جهانی در برابر خودکامگی ها و تشنج آفرینی های رژیم بطور مشهودی از فاز «مقابله سیاسی» وارد فاز «برخورد نظامی» می شود و همه ارکان نظام بین المللی در توافقی نانوشته بر این رویکرد جدید صحه می گذارند. این اجماع بین المللی که شکل گیری آنرا در همه ابعاد شاهد هستیم بمانند غلطکی است که چنانچه در مسیر سراشیبی خود به حرکت درآید، هر لحظه سرعت بیشتری گرفته و بدشواری می توان آنرا متوقف نمود. حتی عقب نشینی ها و امتیاز دادن های نظام نیز کارکرد چندانی در جلوگیری از فاجعه نخواهد داشت و در مراحل پایانی، بالا بردن دستمال سفید و تسلیم کامل هم دیگر چاره ساز نخواهد بود.
در این تصادم حکومت جهل و استبداد با نظم جهانی، آنچه نصیب ایران و ایرانی خواهد شد ویرانی است و تیره روزی. هیچ بمب و موشکی، آزادی و دمکراسی پدید نمی آورد، بلکه فلاکت و فقر و بدبختی بدنبال خواهد داشت.
شارلاتانیزم حاکم بر ایران برای بلعیدن ثروت نفت به دو شرط مهم متکی است، سکوت قبرستانی در داخل کشور و مرعوب سازی کشورهای مخالف در خارج از کشور. بقای مافیای غارتگر حاکم در پرتو استبداد و دیکتاتوری میسر است و هر گونه انتخابات آزاد و دموکراسی، مهلک ترین دشمن غارتگران ثروت ملی ایران است. توقع اینکه حکومت در برابر اراده مردم کوتاه آمده و حقوق اساسی آنها را برسمیت بشناسد بسیار ساده انگارانه است. مردم ایران با عده ای دزد و چپاولگر روبرو هستند که بر روی ثروت نفت و سایر ثروتهای ملی چنبره زده است و تحت هیچ شرایطی بصورت داوطلبانه مواضع قدرت و ثروت را ترک نخواهد کرد.
برای برقراری حکومت وحشت، رژیم بر نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی خود حساب می کند و برای مرعوب کردن کشورهای خارجی، با تمام توان بدنبال دستیابی به سلاح اتمی است. باتوم و بمب اتم، استراتژی اجباری جمهوری اسلامی برای بقاست.
جنبش سبز آخرین فرصت برای صلح است. مردم ایران باید حساسیت فوق العاده شرایط را احساس نموده و با حضور در صحنه و شکستن استبداد، سایه شوم جنگ و ویرانی را از سر مام میهن دور کنند. واقعیت این است که ساعت دموکراسی و ساعت بمب اتمی هر دو در ایران در حال تیک تیک کردن هستند و بسته به اینکه کدامیک زودتر موفق شوند، سرنوشت آینده ایران رقم خواهد خورد. پیروزی دموکراسی و برچیده شدن بساط دیکتاتوری، صلح و آبادانی و پیشرفت را به ارمغان خواهد آورد و نزدیکتر شدن حکومت به دستیابی به بمب اتمی نیز جنگ و اشغال خارجی و ویرانی و تباهی را بدنبال خواهد داشت.

در این تصادم حکومت جهل و استبداد با نظم جهانی، آنچه نصیب ایران و ایرانی خواهد شد ویرانی است و تیره روزی. هیچ بمب و موشکی، آزادی و دمکراسی پدید نمی آورد، بلکه فلاکت و فقر و بدبختی بدنبال خواهد داشت.
شارلاتانیزم حاکم بر ایران برای بلعیدن ثروت نفت به دو شرط مهم متکی است، سکوت قبرستانی در داخل کشور و مرعوب سازی کشورهای مخالف در خارج از کشور. بقای مافیای غارتگر حاکم در پرتو استبداد و دیکتاتوری میسر است و هر گونه انتخابات آزاد و دموکراسی، مهلک ترین دشمن غارتگران ثروت ملی ایران است. توقع اینکه حکومت در برابر اراده مردم کوتاه آمده و حقوق اساسی آنها را برسمیت بشناسد بسیار ساده انگارانه است. مردم ایران با عده ای دزد و چپاولگر روبرو هستند که بر روی ثروت نفت و سایر ثروتهای ملی چنبره زده است و تحت هیچ شرایطی بصورت داوطلبانه مواضع قدرت و ثروت را ترک نخواهد کرد.
برای برقراری حکومت وحشت، رژیم بر نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی خود حساب می کند و برای مرعوب کردن کشورهای خارجی، با تمام توان بدنبال دستیابی به سلاح اتمی است. باتوم و بمب اتم، استراتژی اجباری جمهوری اسلامی برای بقاست.
جنبش سبز آخرین فرصت برای صلح است. مردم ایران باید حساسیت فوق العاده شرایط را احساس نموده و با حضور در صحنه و شکستن استبداد، سایه شوم جنگ و ویرانی را از سر مام میهن دور کنند. واقعیت این است که ساعت دموکراسی و ساعت بمب اتمی هر دو در ایران در حال تیک تیک کردن هستند و بسته به اینکه کدامیک زودتر موفق شوند، سرنوشت آینده ایران رقم خواهد خورد. پیروزی دموکراسی و برچیده شدن بساط دیکتاتوری، صلح و آبادانی و پیشرفت را به ارمغان خواهد آورد و نزدیکتر شدن حکومت به دستیابی به بمب اتمی نیز جنگ و اشغال خارجی و ویرانی و تباهی را بدنبال خواهد داشت.
منبع:
http://sohrabestann.blogspot.com/2010/02/blog-post_19.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما بلافاصله منتشر خواهد شد. این بلاگ خبری، امکانات اندکی دارد و براساس اعتماد و خودکنترلی اداره میشود. لطفا از موضوع خارج نشوید و خویشتندار باشید.