۱۳۸۸ اسفند ۳, دوشنبه

گلایه یک همراه مذهبی از همراهان سکولار

رسانه شمائید جنبش راه سبز - گلایه یک همراه مذهبی از همراهان سکولار


مریم محمدیان

در آستانه روز 22 بهمن و راهپیمایی سبز آن به سر می بریم. این روزها باید تمام تلاشمان را معطوف ایجاد انگیزه، دعوت به اتحاد و خنثی کردن توطئه های تفرقه افکنانه کودتاچیان، و احیای جنبش سبز در اقصا نقاط کشور کنیم.

اما متاسفانه می بینیم که در محیط مجازی –که تنها رسانه ماست- و به خصوص در سایتهایی که برد اطلاع رسانی بالایی دارند (مثل [ ...] و [....] و ...) مطالبی توهین آمیز بر ضد اسلام و قرآن و مقدسات مورد احترام مسلمانان قرار داده میشود. با نزدیک شدن به روز راهپیمایی حجم این مطالب فزونی یافته. دلیلش چیست؟! نمی خواهم دچار توهم تئوری توطئه بشوم. دلیلش هر چه می خواهد باشد ، اما نتیجه اش به ضرر ماست. باعث تفرقه و تشتت و ریزش همراهان جنبش سبز است.

مطرح کردن شبهاتی بر ضد قرآن و قرار دادن آن در سایت [...] ، چه دردی را از جنبش سبز دوا میکند؟ به خصوص اینکه می بینیم بیشتر این مطالب، ابدا ارزش علمی و تحقیقی هم ندارند و اغلب اظهار نظرهایی ناپخته می باشند که از کتابهای به اصطلاح منتقد اسلام (تولدی دیگر شجاع الدین شفا ، کتابهای مسعود انصاری و علی دشتی و ...) کپی و به صورت شعاری مطرح شده اند و صرفا عکس العمل هایی سطحی در موافقت و مخالفت خود برمی انگیزند. موضوعیت چندانی هم ندارند و زود فراموش میشوند، اما تاثیر آنها باقی می ماند که آن هم جز ایجاد کدورت و بیشتر کردن فاصله بین مذهبی ها و غیر مذهبی ها ، چیز دیگری نیست.

سر دادن شعارهای ضد مذهبی یک عمل آزادی ستیزانه

یکی از بدعتهای رژیم حاکم ایران ، در سالهای پس از انقلاب تحدید آزادی های مذهبی است. شاید تصور شود ، چون رژیم ایران یک رژیم به ظاهر مذهبی است، بیشتر سرکوبهای عقیدتی معطوف سکولارها باشد، اما نگاهی به رفتار رژیم نشان میدهد که ماشین سرکوب مذهبی ها بسیار فعالتر بوده است.

می بینیم که خیلی از شخصیت های غیر مذهبی مانند بابک احمدی ، مراد فرهادپور ، جواد طباطبایی و ... سمینارها و کلاس های خودشان را (هر چند با محدودیت های خاص خودشان) برگزار می کنند و نظرات خودشان را درباره دموکراسی و فلسفه سیاسی مدرن و ... بیان می کنند و مشکل چندانی هم برایشان پیش نمی آید. اما سخنرانی هاشم آغاجری در حسینیه ارشاد همراه با شدیدترین استرس ها برگزار میشود. اظهار نظر ساده یک اندیشمند مذهبی در نفی دین ورزی مقلدانه، برایش حکم اعدام در پی دارد! سخنان یک فقیه مسلمان درباره همسو بودن تعالیم اسلامی با حقوق انسان ها از کفر هم بدتر تلقی میشود و آن فقیه باید منتظر بدترین حملات علیه خود باشد!

با وجود اینکه مذهب رسمی ایران به ظاهر تشیع است ، اما می بینیم که سرنیزه تهدید بیشتر به سمت شخصیت های شیعی مذهب گرفته شده است. از اول انقلاب تا به حال اندیشمندان شیعه مذهبی مانند ، آیت الله شریعتمداری ، آیت الله قمی ، آیت الله منتظری ، حجت الاسلام کدیور ، حجت الاسلام یوسفی اشکوری ، دکتر هاشم آغاجری ، ابراهیم یزدی ، عزت الله سحابی و ... صرفا به دلیل برداشتهای متفاوتشان از مذهب تشیع و مفاهیمی چون ولایت و امامت و دفاعشان از عدالت و آزادی مورد آزار و اذیت و تعقیب و کیفر قضایی قرار گرفته اند.

حال آیا حمله کردن به اساس دین و با یک چوب راندن همه مذهبی ها و مسلمانان ، خیانت به آزادی و همراه شدن با اقتدارگرایان نیست؟!

دوستان عزیز! قرآنی که شما سکولارها در رد و وهن آن می کوشید، منبع الهام آیت الله منتظری هم بود. قرآن قوت قلب دهنده به رئیس جمهور موسوی هم هست، اگر میرحسین ایمان اسلامی اش را نداشت مطمئن باشید تا به حال در برابر تهدیدها تسلیم شده بود. قرآن تنها مونس قهرمانان عزیزمان مصطفی تاج زاده و مرتضی کاظمیان در سلول های انفرادیشان است. قرآن تکلیف کننده به مسلمانان برای مبارزه با فرعون زمان است. قرآن نفی کننده همه طاغوتها (از جمله ولایت مطلقه!) است. قرآن قلب اسلام و همراه همیشگی مسلمانان است. توهین و ضدیت نشان دادن به قرآن و اسلام جز اینکه همراهان مذهبی جنبش سبز را (که چه بخواهید و چه نخواهید اکثریت را شامل میشوند) از ادامه حرکت دلسرد کند، اثر مهم دیگری ندارد! آیا قرار است وقتی این حرکت به پیروزی رسید، مذهبی ها را سرکوب کنید و مساجدشان را تخریب کنید؟ خوب در این صورت چه فرقی با همین حکومت دارید؟ مگر جزم اندیشی سکولار با جزم اندیشی مذهبی فرقی دارد؟

متاسفانه اغلب شما سکولارها هم – مانند اغلب مذهبی ها – مقلد فکری هستید! اگر بیشتر مذهبی ها مقلد مکارم شیرازی یا در بهترین حالت آیت الله منتظری هستند ، شما هم مقلدان آرامش دوستدار و در بهترین حالت ریچارد داوکینز هستید! ای کاش به جای اینقدر ضدیت با دین و تفکر دینی ، کمی نگرش مقلدانه را نقد و نفی میکردید.

دوستان عزیز! ما حرفی نداریم که شما چه نظری درباره اسلام دارید یا درباره قرآن چه می گویید. اما میگوییم نقد اسلام و دین، مانند نقد هر پدیده دیگر باید همراه با ادب نقد و بحث و زبان علمی و منطقی و با دوری از نگاه ذات گرایانه و كلی بینانه ، آن هم در مکان و زمان مناسب خود باشد. ولی مسلما کپی کردن یک دروغ تاریخی از کتاب شجاع الدین شفا (که او خود ریزه خور شرقشناسان کم اطلاع و غرض ورز غربی است!) در سایت [...] – که این روزها کارکردی بیش از خبررسانی و هماهنگ کنندگی هم ندارد – نقد منصفانه و علمی اسلام و قرآن نیست.

آیا تا به حال شده به كتابهایی كه آثار خاورشنانسان اروپایی (آرمسترانگ و گلدزیهر و مقلدان وطنی آنها مانند علی دشتی) درباره اسلام را نقد كرده اند و شبهاتشان را پاسخ داده اند ، مراجعه كنید؟ آیا از كتابهایی مانند "دفاع از عقیده و شریعت" (نوشته محمد غزالی مصری) و "خیانت در گزارش تاریخ" (نوشته مصطفی حسینی طباطبایی) و امثال اینها مطلع هستید؟ اگر جواب مثبت است چرا دوباره شبهات آنها را كپی می كنید ، چرا به بررسی و نقد پاسخ ها نمی پردازید؟ اگر هم جواب منفی است ، پس باید بپذیرید رفتارتان واقعا كوركورانه و غیرمنطقی است!

دوستان عزیز! دشمن مشترک ما امروز نه اسلام و قرآن و محمد ، بلکه "اقتدارگریان متدین نما" هستند. بهتر است به جای این کارهای تفرقه افکنانه. علیه آنها و با یکدیگر متحد شویم.

منبع:

http://rahesabz.net/story/10593/


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما بلافاصله منتشر خواهد شد. این بلاگ خبری، امکانات اندکی دارد و براساس اعتماد و خودکنترلی اداره می‌شود. لطفا از موضوع خارج نشوید و خویشتندار باشید.

نظرسنجی در رابطه با فعالیت این وبلاگ خبری

Twitter Updates

Twitter Updates

    follow me on Twitter

    درخواست همکاری:

    web counter
    سلام بر بازدید کنندگان عزیز،
    شما هم می توانید سهراب را در افزایش کیفیت و کمیت مطالب با ارسال لینک خبر و یا مطالب خودتان که به نوعی در ارتباط با خبر های روز جنبش سبز است، یاری دهید. مطلب شما در اولین فرصت درج خواهد شد. برای این منظور، مطلب یا لینک مورد نظر را به آدرسsohraabirani@gmail.com ارسال دارید.
    با تشکر از حسن همکاری شما،
    سهراب