۱۳۸۸ اسفند ۱۵, شنبه

جنبش به نشاط نیاز دارد احمد صداقت، روزنامه نیم‌نما

رسانه شمائید


میرحسین موسوی در مصاحبه اخیر خود با سایت کلمه اعلام کرده است: "گسترش آگاهی‌ها، استراتژی اصلی جنبش است"1 فرضِ نهفته در پس این سخن، آن است که در ایرانِ امروز، مسایلی وجود دارد که مردم از آنها آگاهی ندارند و گسترش آگاهی آنها، می تواند جنبش سبز را به هدف برساند.
از سوی دیگر، یک جنبش اعتراضی و کنشگران آن،در عمل، توانایی محدود و مشخصی دارند و هنگامی اجرایی کردن این استراتژی، باید نیروی خود را در هر لحظه بر فعالیت هایی متمرکز کنند که به نتایج بهینه منجر شود.

حال این پرسش مطرح می شود که در موقعیت کنونی، استراتژی آگاهی رسانی چه مفهومی می‌تواند داشته باشد و کانونی‌ترین موضوع برای آگاهی رسانی چیست؟ به این پرسش می توان پاسخ های متفاوتی داد.


** یک پاسخ این است که باید مردم را از ناکارآمدی دولت آگاه کرد و از فساد و حقارت دستگاه حاکم پرده برداشت. اینکه  مثلا چند وزیر و وکیل هستند که مدارکشان را با پول خریده اند و چند نفر از آنها مقاله دیگران را دزدیده اند یا پول بیت المال را بالا کشیده اند، رشد اقتصادی چقدر پایین آمده یا شاخص نکبت چقدر بالا رفته و ....  یعنی کاری که تقریبا همه مخالفان حکومت در حال انجام دادن آن هستند.

اما به نظر من این کار در حوزه فعالیت رسانه‌ها می گنجد و تعیین چنین فعالیتی به عنوان استراتژی یک جنبش اعتراضی به وسعت جنبش سبز، بسیار پرسش برانگیز است و نقدهای جدی ای به آن وارد است.
اطلاع رسانی از مفاسد حکومت مستقر، برای مرحله ای از فعالیت یک جنبش مناسب است که آن جنبش در حال شکل گیری و معرفی فلسفه وجودی خود است. جنبش سبز در حال حاضر از این مرحله بسیار فاصله گرفته است و وارد فازهای عملی شده است. جنبش سبز هویت فعلی خود را از این ادعا کسب می کند که پیروز انتخابات بوده است (سخنرانی آقای موسوی در شب انتخابات) یعنی اکثریت جامعه ایران را نمایندگی می کند. این بدان معناست که تا پیش از انتخابات، اکثریت این جامعه، از ناکارآمدی دولت مستقر آگاهی یافته بوده اند که طرفدار یک تحول در حکومت شده اند.


** پاسخ دیگر آن است که اعضای جنبش، به آگاهی رسانی درباره حوادث پس از انتخابات بپردازند و جنایتهای صورت گرفته را مرتب به مردم یادآوری کنند که چند نفر از هموطنانشان در زندان مورد تجاوز جنسی یا حمله با چاقو و... قرار گرفته اند ، چند نفر متفکر و دانشمند به زندان و تبعید و اعدام محکوم شده اند، کدام انسان فرهیخته ترور شده است و کدام نشریه آزادیخواه، به محاق رفته است.

اگر فرض کنیم منظور آقای موسوی از اطلاع رسانی چنین چیزی بوده است، این پرسش مطرح می شود که چگونه تکرار چنین اخباری به جنبشی با مختصات جنبش سبز یاری خواهد رساند؟
در عمل، اگر افراد توانایی نشان دادن واکنش داشته باشند، این نوع از اخبار می تواند خون انسانها را به جوش آورد و آنها را برای مبارزه و فعالیت بیشتر برانگیزاند. اما در حالی که تقریبا همه راههای تخلیه خشم مسدود است، برانگیختن خشم در مردم چه سودی دارد؟ و آیا این کار جز سرخوردگی و تحقیر بیشتر، نتیجه ای خواهد داشت.
تکثیر اخبار مبنی بر برخورد خشن حکومت با معترضان، در واقع منطبق بر خواسته‌ی آن امام جمعه‌ای است که خواهان گرداندن جسد اعدام‌شدگان در شهرهاست و بیشتر از هرچیز، بر استراتژی حکومت مبنی بر «نصر بالرعب» تطابق دارد.
در اینکه رسانه ها باید آزاد باشند ( و البته وظیفه دارند) که این اخبار را منتشر کنند،  بحثی نیست، مساله آن است که این کار، منطقا نمی‌تواند به عنوان اصلی ترین استراتژی یک جنبش اعتراضی باشد که به نتایج عملی می‎‌اندیشد.


**پاسخ دیگر این است که منظور میرحسین از آگاهی رسانی، تعلیم و ترویج بنیان‌های نظری جنبش سبز و تحلیل های مرتبط بر آن‌ها است.

در این صورت، بلافاصله این پرسش پیش می آید که بنیان‌های نظری جنبش سبز چیست؟  مثلا اگر یک حزب مارکسیست، آگاهی رسانی را  استراتژی اصلی خود اعلام می کرد، این استراتژی با دقت خوبی قابل فهم بود. مارکسیسم مجموعه ای نسبتا مدون و منسجم از نظریه ها را برای فهم جهان از دیدگاه خود ارایه می کند. در حالی که جنبش سبز اساسا یک جنبش فکری یا ایدئولوژیک نیست و حول هیچ تئوری اساسی‌ای شکل نگرفته است که آگاهی رسانی از آن نظریه بتواند در حد استراتژی جنبش مطرح شود.

(مجددا یادآوری می کنم که بحث این یادداشت، مخالفت با آگاهی رسانی نیست. اما وقتی یک جنبش اعتراضی که اکثریت را با خود همراه کرده و وارد فاز اعتراضات خیابانی شده، استراتژی خود را آگاهی رسانی قرار می دهد، این سوال پیش می آید که آگاهی رسانی از چه چیزی مد نظر استراتژیست های محترم جنبش بوده است.)


** اما به گمان من، پاسخ مناسب به این پرسش چیز دیگری است. جنبش سبز در موقعیت کنونی، بیش از هر چیز، نیازمند نشاط  و امید است و بنابرین، نقطه اتکای آگاهی رسانی، باید تقویت روحیه نشاط و امید در جنبش باشد. جنبش سبز تاکنون، بیش از آنکه به خود بپردازد، مشغول اطلاع رسانی از رفتارهای حریف بوده است. بسیاری از فعالان جنبش سبز، هنوز از اهمیت و عظمت کاری که انجام داده اند، آگاه نیستند.

وقت آن رسیده است که جنبش به دستاوردهای درخشان خود نگاهی بیفکند، مقاومت شگفت‌انگیز و دارایی‌های ارزشمندِ فرهنگی، اجتماعی‌اش را در قالب آثار ادبی-هنری به نمایش بگذارد و به خود یادآوری کند که بزرگترین جنبش اجتماعی دهه‌های اخیر ایران است. جنبش سبز در مقطع کنونی، نیازمند خودآگاهی، اعتماد به نفس، امید و نشاط است و این امر باید محور اصلی در استراتژی جدید جنبش یعنی «گسترش آگاهی‌ها» باشد.


_____________________________
1- http://kaleme.com/1388/12/08/klm-12528

منبع:



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما بلافاصله منتشر خواهد شد. این بلاگ خبری، امکانات اندکی دارد و براساس اعتماد و خودکنترلی اداره می‌شود. لطفا از موضوع خارج نشوید و خویشتندار باشید.

نظرسنجی در رابطه با فعالیت این وبلاگ خبری

Twitter Updates

Twitter Updates

    follow me on Twitter

    درخواست همکاری:

    web counter
    سلام بر بازدید کنندگان عزیز،
    شما هم می توانید سهراب را در افزایش کیفیت و کمیت مطالب با ارسال لینک خبر و یا مطالب خودتان که به نوعی در ارتباط با خبر های روز جنبش سبز است، یاری دهید. مطلب شما در اولین فرصت درج خواهد شد. برای این منظور، مطلب یا لینک مورد نظر را به آدرسsohraabirani@gmail.com ارسال دارید.
    با تشکر از حسن همکاری شما،
    سهراب