۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

سهرابستان: شایعه مرگ لاریجانی دروغ بود

سهرابستان: شایعه مرگ لاریجانی دروغ بود



پس از انتشار فیلم جنایات هولناک نیروهای حکومتی در کوی دانشگاه، سکوت مرگبار مسئولین نظام سبب شد تا شایعه مرگ آنها قوت گرفته و سکوت گورستانی ایشان بنوعی توجیه گردد. گرچه بدلیل اینکه فرمان حمله به کوی دانشگاه توسط شخص خامنه ای صادر گردیده و مسئولین حکومتی بهمین دلیل از ورود به حیطه آن وحشت دارند و فاجعه کوی دانشگاه جزو خطوط قرمز نظام محسوب می گردد، ولی حداقل در چنین مواردی مسئولین حکومتی اظهار نظری از خود بروز می دادند و با اظهارات مشعشع خود موجب انبساط خاطر مردم می شدند. در خصوص جنایت کوی دانشگاه انگار نه انگار که این دانشجویان، جوانان این مملکت بوده اند و چنین وحشیگری هایی در قلب پایتخت حکومت اسلامی اتفاق افتاده است.
ولی اظهارات یک مقام خارجی که جمهوری اسلامی را به حکومت اوباش تشبیه نموده بود سبب گردید تا نگرانی خاطر مردم ایران از مرگ مسئولین نظام و خاموش شدن ابدی آنها پایان یافته و یکی از لاریجانی ها که بر مسند قوه مقننه کودتا تکیه زده است به سخن آمده و اوباش بودن خودش و سایر مسئولین حکومتی را تکذیب نماید. گرچه فرقی نمی کند که کدامیک از لاریجانی ها دهانش را باز کند، بارش دُر و گوهر از دهان مبارکشان یکسان و با ادبیاتی مشابه است.
ریشه تحلیل این مقام خارجی برای اوباش خواندن آقایان چندان روشن نیست ولی بنظر می رسد یکی از دلایل آن این است که این نظام محترم، کشورهای دنیا را از پیشرفتهای تکنولوژیک و صنعتی خود محروم نموده و بهمین دلیل شایسته لقب اوباش شده باشد. توجه داشته باشید نظامی که با یک دست هواپیمای رادارگریز و موشک قاره پیما و ماهواره و زیردریایی و جمارانوف و بمب لیزری و اژدر مافوق صوت می سازد و با دست دیگر، سانتریفیوژ پی دو و اورانیوم بیست درصد تولید می کند، قطعاً در قله های تکنولوژی ایستاده است. هواپیمای جنگنده محصول تکنولوژیک یک صنعت مدرن و پیشرفته در زمینه های بالستیک، برق و الکترونیک، مکانیک، متالوژی و مواد، هوافضا و دهها رشته فنی مهندسی دیگر است. زیردریایی و رزمناو و موشک و اژدر، هر کدام عصاره دهها رشته مهندسی و فنی هستند.
از آنجائی که حکومت ولایت فقیه اهل دروغ و جعل نیست و همه اینهایی را که ادعا می کند صددرصد توسط متخصصین داخلی ساخته، راست می گوید، لذا وقتی فلان مقام خارجی ادعاهای صادره حکومت را دربست قبول می کند و از اینهمه پیشرفت تکنولوژیک شگفت زده می شود، مسلم است که بلافاصله سراغ سایت«اطاق بازرگانی و صنایع و معادن» می رود تا اطلاعات مربوط به کشورهای وارد کننده محصولات صنعتی از ایران را استخراج نماید. اطلاعات مندرج در مورد صادرات غیرنفتی حکایت از این دارد که عراق، امارات، چین و هند به ترتیب 4 کشور عمده ای هستند که جمهوری اسلامی به آنها صادرات غیرنفتی دارد. در جدول مربوط به عراق، بعنوان کشور هدف اول صادرات ایران، سیب تازه، خیار و خیارترشی، ا نواع بستنی، سیب زمینی و رب گوجه فرنگی، در رأس جدول کالاهای صادره قرار دارند.
امارات دومین کشور هدف صادرات و کالاهای صادره غیرنفتی عبارتند از پسته، فرش و گوسفند زنده، چین در مقام سوم و
کالاهای صادره غیرنفتی مشتمل بر سنگ آهن، سنگ مرمر و ریشه شیرین بیان، و به هند بعنوان چهارمین کشور، پوست دباغی شده، پسته و بادام صادر می گردد.
کشوری که چنین توان صنعتی و تکنولوژیکی دارد که پیشرفته ترین ماهواره ها و موشکها و زیردریایی ها و هواپیماها و موشکها را شخصاً خودش تولید می کند، و قطعاً در شاخه های مختلف فنی و مهندسی و علمی دارای توانی فوق العاده است که برآیند آنها، محصولات تکنولوژیک ادعایی می باشد، چرا و به چه دلیل کشورهای دنیا و ملل دیگر را از دستاوردهای علمی و فنی خود محروم نموده و بجای صدور فرآورده های صنعتی، خیارشور و گوسفند زنده و بادام به آنها صادر می کند؟ آیا این رفتار یک حکومت «روحانی» و صددرصد راستگو است یا رفتار عده ای «اوباش»؟
لاریجانی، که از بی غیرتی نسبت به فاجعه کوی دانشگاه خود را به مرگ زده بود، با دهان کف کرده به این مقام خارجی و اظهارات وی در اوباش خواندن حکومتیان تاخته و حتی نمایندگان خفته مجلس نیز همگی از صندلی های خود برخاسته و شعار «مرگ بر ...» سر دادند. ولی توقع این سردار لاریجانی و برادران بیشرم و گستاخ قدرت پرستشان از کشورهای دنیا چیست؟
حکومتی که از رهبرش گرفته تا پائین ترین مقامش، دروغ را رسالت خود دانسته و آنرا واجب شرعی می دانند و در هر زمینه ای فقط و فقط با توسل به جعل و دروغ کار خود را پیش می برند، حکومتی که همه دنیا را احمق فرض کرده و توقع دارد خزعبلاتش را دیگران باور کنند، حکومتی که بر روی مردم خوش شمشیر کشیده و قصد نابودی آنها را دارد، براستی شایسته چه لقبی است؟ حکومتی که رهبرش ادعای جانشینی خدا را داشته، ولی در خفا به مزدورانش فرمان حمله به کوی دانشگاه و زهرچشم گرفتن و جنایت می دهد و چشم در چشم مردم، بدون ذره ای شرم و حیا، ادعا می کند که «نیروهای ناشناس» به کوی دانشگاه حمله کرده اند، ولی فقیهی که بر فراز منبر دم از پیگیری فاجعه کوی دانشگاه و مجازات مسببین آن می زند و در پس پرده، به احدی اجازه رسیدگی به این پرونده را نمی دهد، «اوباش» نیست؟
منبع:

http://sohrabestann.blogspot.com/2010/03/blog-post_11.html


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما بلافاصله منتشر خواهد شد. این بلاگ خبری، امکانات اندکی دارد و براساس اعتماد و خودکنترلی اداره می‌شود. لطفا از موضوع خارج نشوید و خویشتندار باشید.