وقتی صحبت های شجونی را شنبه شب گوش می دادم، برابر دو فرزند دانشجوی تحصیل كرده خودم بسیار شرمنده شدم، به خصوص كه لباس روحانی كه گفته می شود لباس پیامبر است، بر تن داشت، اما نه مانند پیامبر و قرآن كه به جدال احسن می خوانند بلكه با جدال غیر احسن و با الفاظ ركیك و زشت و همراه با توهین در حال دفاع از چیزی بود كه خود حق می پنداشت. آسمان و ریسمان بافتن آن هم با ادبیات كوچه بازاری و كاربرد لحظه به لحظه كلمه احمق برای این و آن به طور مكرر و در تمام مطالبش دیده می شد، مطالبی كه آنها را با قیافه حق به جانب مطرح می كرد و مرتب طعنه می زند.
وقتی از آن روحانی سخن گفت با این مضمون كه ... با عمامه بزرگ كه در جماران كنار امام خورده و .. چه كرده و حالا برگشته می گوید ما زمان امام هم ولایت فقیه را قبول نداشتیم. به جهنم كه قبول نداشتید.... (نقل به مضمون) راستش از این لحن عرق شرم بر پیشمانی‌ام نشست. آروز كردم كاش زمین دهان باز می كرد و من به درون آن می رفتم.
اندكی به عقب برگشتم. به فعالیت های نوشتاری خودم فكر كردم. ما كجای كار هستیم. این مطالبی كه ما می خوانیم و می نویسیم به چه درد می خورد. اگر قرار باشد هزاران دانشگاهی و محقق و حوزوی فهمیده سالها بنویسند وپژوهش كنند اما یك نفر همه آن افكار و اندیشه ها و روشها را به استهزا بگیرد و بر باد دهد، این مطالب به چه كار می آید. اگر بنا باشد سالها چند روحانی عارف درس اخلاق بدهند و ما به زحمت بچه های مردم را به آن سمت و سو سوق دهیم، چه فایده كه یك شب كسی به اسم روحانیت و روشنگری این چنین اخلاق و ادب را بر باد بدهد؟
همیشه فكر می كردم طی این سی سال شاید دو سه جمله حاصل كار پژوهشی‌ام باشد و شاید به كار پیشرفت علم و دانش بیاید. اما اكنون حس می كنم با یك برنامه اینچنینی، نه این پژوهش مختصر كه كار هزاران كتاب و مقاله و نوشته یك شبه بر باد می رود و اذهان جوانان تحصیل كرده ای كه باید با جان كندن به سمت و سویی كشاند، به همه چیز و همه كس بدبین می شود.
انصاف دهید آیا این بزرگترین توهین به نخبگی نیست؟ آخر نوشتن و هنرورزیدن و پژوهیدن در مقابل ادبیات بازاری و خطاب گوساله و بزغاله و احمق و غیره چه جایگاهی دارد؟ آیا جز وقت تلف كردن است؟
تأسف وقتی بیشتر است كه در همین قالبها و با همین ادبیات به دفاع از مفاهیم مقدس دینی می نشینند. خداوندا، این جوانان ما با شنیدن این سخنان بازاری چه اندیشه‌ای در باره دفاع این شخص از ولایت و امام زمان و توحید خواهند داشت؟
كسی كه از زمین و زمان می گوید و می‌بافد، كسی كه سالها روی منبر داد و فریاد كرده و اهل جدل است نه استدلال، كسی كه در یك مجلس صدها ادعای شگفت می كند، و پنبه همه كس و همه چیز را كه دوست ندارد می زند، چنین كسی چه جایی برای علم و دانش و استدلال باقی می‌گذارد؟
این شخص چطور اجازه می یابد زمان عزیزی را كه متعلق به میلیونها انسان است در اختیار بگیرد و با این ادبیات نازل آنها و افكار آنان را به بازی و سخریه بگیرد؟
راستی دلم سوخت و آتش گرفت. اندیشیدم دانشگاه و حوزه و استدلال و سالها زحمت پژوهش كشیدن به چه كار می‌آید؟ آیا بهتر نیست همه عوامانه بیندیشیم و این همه از نخبگی و نخبگان دم نزنیم؟
این قدر این مطالب بی در و پیكر و دور از آبادی بود كه در میانه كار دلم به حال این مجری جوان برنامه هم سوخت، آن وقت كه خجلت زده به مطالب سست و بی مایه این منبری نگاه می كرد و خجالت می كشید. حتی یك جمله به ذهنش نمی آمد برابر وی بگوید. عاقبت هم بدون گفتن هر نوع سخنی خداحافظی كرد.
درست زمانی كه فكرهای عوامانه غالب شد، و فرهیختگان جرات ظاهر شدن در این صفحه جادویی را نداشتند، یكباره شاهد میدان داری منبرهایی هستیم كه یادگرفته اند با های و هوی و جدل كار خویش را پیش ببرند و با تكرار چند جمله بی سر و ته به تحریك عوام بپردازند.
یادم آمد آن زمان كه در باره مشهد قبل از انقلاب تحقیق می كردم. روزگاری را كه منبریهای مشهد به جان رهبری انقلاب ـ كه آن زمان مشهد بود ـ افتاده بودند. زمانی كه ایشان بسان نخبه ای در آن استان و آستان می درخشید، آری همان زمان بیشتر منبریها علیه او سخن می گفتند و افكار و اندیشه هایش را مورد تمسخر قرار می دادند و ضد ولایتش می خواندند. آن روزی كه او غریب بود و انقلاب او را از آن شرایط درآورد. وقتی در بازار راه می رفت، مریدان بازاری آن منبریها حتی حاضر به سلام كردن به این نخبه نبودند. آیا همین منبرها امروز به جان نخبگان افتاده‌اند و همه چیز را به اسم دفاع از انقلاب مورد تمسخر قرار می دهند؟
وقتی عقل انقلاب دست آن منبری می افتد كه از یك ساعت حرف زدن او حتی چند جمله اش مفهوم نیست، سرنوشت باقی قضایا روشن است.
فقط می توانم بگویم شرم بر این سیما باد كه با هزینه ملت این چنین نخبگی و عقل را به استهزاء می نشیند و به همه می فهماند چه اندازه سبك، بی وزن و بی خاصیت است. این هدیه سیما به مردم در آغاز دهه فجر بود تا در شبهای آینده چه از راه برسد.
یك طلبه از قم
آقا یه لینك دانلود برا این برنامه بذارید ما هم ببینیم همه میگند خیلی جالب بوده!
کد: 142843 | 11 بهمن 1388 ساعت 18:11
امثال محمد نوریزاد باید در زندان باشن و امثال این آدم در رسانه ای با مخاطب میلیونی جولان بدن(البته این مخاطب میلیونی احتمالا مربوط به گذشته هست!)
کد: 142839 | 11 بهمن 1388 ساعت 18:03
اقای شجونی و امثالهم از افتخارات ایرانی روز هستند كه واقعیت شان را می گویند و خود را به نسل جوان می شناسانند؟دمتان گرم هرروز صحبت كنید تا مردم خوب در موردتان اگاه شوند؟
کد: 142818 | 11 بهمن 1388 ساعت 17:32
اتفاقاً به نظر من خیلی هم خوب شد. ملت غیور ایران بهتر می‌تواند درك كند كه اگر این آقایون قائله را تمام شده فرض كنند اون وقت بیا و ببین كه چه خواهند كرد.
البته یادمان نرود كه جناب آقای رئیس جمهور چندان مبادی آداب صحبت نمی‌كنند. هنوز آی زكی تو تلویزیون رو یادم نرفته. آقای موسوی میگفت كه آخه بابا این كتی كه تنته مال خودت نیست مال ملته حالا این آقا هر جور كه دلش میخواد به نمایندگی از كل ملت به دیگران توهین میكنه.
خدا رو شكر همه چی به همه چی میاد.
کد: 142788 | 11 بهمن 1388 ساعت 16:22
خیلی ادم بی ادبی بود
واقعا متاسف شدم
یه جریانی درمورد حضرت امام شنیدم كه كلی خندیدم
میگن یه روز یه بنده خدایی در محضر امام خمینی ره یه جوك تعریف كردن و گفتن یه روز یه تركه ... حضرت امام ناراحت شدن و سریع به اون فرد گفتن این جور جئوك تعریف كردن غلطه و توهین به تمام تركهاست. اگه خواستی جوك بگی بگو یه ترك كافری...
اون اقا هم جوك رو برای حضرت امام نعریف كردن و نوبت جوك دوم شد كه اون مرد گفت: یه روز یه امام جمعه كافری!!! حضرت امام با خنده رو به اون مرد گفتن اخه مگه امام جمعه هم كافر میشه...
اگه الان امام بودن به این جمله نمیخندیدن" یه روز یه واعظ كافری ..."
کد: 142746 | 11 بهمن 1388 ساعت 15:10
مهم شجونی و امثالهم نیست مهم اینه كه ببینیم چه جوری این افراد تو این سیستم رشد پیدا كردن بعد بریم سیستم رو درست كنیم مشكل سیستمه اقایان!! وگرنه امثال شجونی كه كاره ای نبودن چه طور شد یهو مطرح شدن!! كی مطرحشون كرده !! به جای اینكه به شجونی بد بگیم باید گریبان كسی رو بگیریم كه این اقایون رو بزرگ كرده و بر مصدر امور نهاده
کد: 142728 | 11 بهمن 1388 ساعت 14:41
كی گفته لباس پیامبر اینجوری بوده چرا الكی حرف می زنید . شما خودت دیدی لباس پیامبر شبیه همین چیی است كه الان تن روحانیت است ؟!!!!
کد: 142688 | 11 بهمن 1388 ساعت 14:04
نمیدونم چرا ایشون از خاطراتشون در كاخ شمس نگفتن!!
همه قدیمیهای كرج شجونی رو به خوبی میشناسن
کد: 142667 | 11 بهمن 1388 ساعت 13:54
حیف شد كه كانال 2 صحبتهای دكتر آشنا را از دست دادید و عمرتان را صرف فحش شنیدن كردید_
کد: 142653 | 11 بهمن 1388 ساعت 13:44
خدمت اون ۱۴۲۵۰۵ عرض كنم اینایی كه شما می گی با فرض اینكه درست باشه، اما آیا با این ادبیات؟ من منكر اینكه یه عده اومدن شعارهایی دادن كه خیلی هم بد و توهین آمیز بوده نیستم، اما آیا اونها از سردمداران و كسایی بودن كه رهبری یك طرز فكر رو بر عهده داشتن بودن؟ پدر من یك روحانی هست. همیشه حتی اصلا قبل از این انتخابات از شخصیت موسوی می گفت و هر انتخابات رییس جمهوری كه می شد آرزوش این بود كه میرحسین موسوی كاندیدا بشه. من خودم از موقع انتخابات با آقای موسوی آشنا شدم، با این همه جفایی كه در حق ایشون شد من یك تندی و حرف زشت از ایشون ندیدم. حرفی كه با ملایمت باشه به دل میشینه. اومدن هر چی دلشون خواست اونم كسایی كه ادعای پیروی از امام و اسلام رو می كردن و حرفایی زدن كه می تونم با جدیت بگم هیچ كدوم از ائمه و رهبران دینی واقعی همچین كارایی نمی كردن
هر كدومشون اومدن یه تشبیه كردن یكی گفت ما حسین(ع) هستیم و اینا یزید یكی اومد گفت ما علی(ع) هستیم و اینها معاویه یكی گفت اینها خوارج هستن. آیا سیره ی حكومت علی (ع) با این طرز صحبت ها بود؟ اصلا اصلاح طلبا بد. آیا اینها كه مدعیان خوبی هستن باید ازاین ادبیات استفاده كنن؟ من بازم منكر كارای خطای كسایی كه شعارای بدی دادن نمیشم و این هم قبول كه یه عده اصلا دنبال یه فرصت برای سوء استفاده هستن. اما چند موضوع رو هم باید قبول كنیم. نمی گم همش تقصیر كارای خود این دوستان هست اما بیاین یه نگاهی به سیر اعتراضات داشته باشیم. چرا راهپیمایی های اول سكوت و بدون شعار بود؟ كم كم شد شعارهایی ضد دولت؟ و الان شعار عده ای علیه رهبری و نظام؟ چرا اینجوری پیش رفت؟ و مسئله ی دوم، مگر ادعای اسلامی بودن حكومت نمی كنن؟ پس باید پذیرفت حتی مخالفان نظام هم به هر حال در این حكومت و كشور دارن زندگی می كنن و حقوقی دارن. به هر حال طرز فكرشون متفاوته حالا اگه اشتباهه سعی كنیم درستش كنیم نه اینكه با زدن این حرفا اونها روز به روز دورتر كنیم
کد: 142627 | 11 بهمن 1388 ساعت 13:20
«ادع الی سبیل ربك بالحكمه والموعظه الحسنه وجادلهم بالتی هی احسن».[ نحل: 125]
این دیدگاه و برنامه قرآن است برای كسانی كه مردم را به به راه خدا فرامیخوانند.
این آقا مثلاٌ واعظ است و آنهم "دبیر جامعه وعاظ"!! و حتما هم توقع دارد مردمی كه به هرمناسبتی پای منبر او قرار میگیرند، بعد از وعظ او به راه خدا كشیده شده باشند. هیهات!
شاید هم بصیرت این آقا در همین حد است و "...التی هی احسن..." را همین روش تشخیص داده است!
برادر طلبه ای كه این یادداشت را نوشته اید!، ما كه اصلا هم اهل فضل و دانش نیستیم و اندكی از معارف امثال شما رادر علوم الهی نداریم، دیشب در مقابل مهمانان(سبز) خود خجلت زده شدیم و با این وصف فكر میكنم امثال شما باید دق میكردید از این اباطیلی كه این واعظ بی بصیرت و بی خرد به هم میبافت.
نمیدانم یادتان هست یانه؟ یكی دو ماه مانده به انتخابات اخیر و پیش از اینكه این اعتراضات مطرح باشد و همه در آن ایام به فكر ایجاد مشاركت حداكثری مردم در انتخابات بودند، همین آقای بی تربیت، در یكی از افاضات معروفش گفت:" فردی كه برای اینكه رییس جمهور شود دم از حذف قانون فیلترینگ و جمع كردن گشت ارشاد می زند، تنها می توانند آرای زنهای خیابانی و اراذل و اوباش را كسب كنند!"
آیا واقعا ما در كشوری زندگی میكنیم كه 14 میلیون از افراد بالای 18 سالش، اراذل و اوباش و زنهای خیابانی هستند؟!
اگر چنین است، به آقایان روحانی محترم بفرمایید كلاهشان را بالاتر بگذارند، كه بعد از 30 سال آنقدر خوب تبلیغ كرده اند كه امروز 14 میلیون رذل و خیابانی در این كشور داریم!
کد: 142595 | 11 بهمن 1388 ساعت 12:42
آخه كدوم آدم عاقلی میشینه حرف های امثال شجونی و رسایی و حسینیان رو گوش كنه!؟
کد: 142568 | 11 بهمن 1388 ساعت 11:58
چرا ناراحتی ، خنده هم برای مردم لازمه .
عجب تیكه هایی مینداخت، بتول خانوم ، عمامه هع ، ریش هع . بالاخره بعد یه مدت كلی خندیدیم . مشایی درست میگفت مرجع تقلید من شجونی هست ! همه چیزشون بهم میاد.
نظر منو بذار
کد: 142558 | 11 بهمن 1388 ساعت 11:49
اتفاقا من از این جور برنامه ها استقبال می كنم
جوونها باید بدونند در هر صنفی هر آدمی پیدا میشه
نمیشه گفت به صرف اینكه فلانی آخونده پس از خطا مصونیت داره
کد: 142555 | 11 بهمن 1388 ساعت 11:46
چرا آقایان مدعی دمكراسی و اصلاح طلب به تمام مبانی نظام،ولایت فقیه، رهبری،ائمه و آرای قاطبه مردم توهین كردند صدای هیچ مدعی آداب و اخلاق در نیومد؟
دست از این فیلم ها بردارید بابا
مردم ساده فرض نكنید باباجون
کد: 142505 | 11 بهمن 1388 ساعت 10:40
ما كه فورا كانال تلویزیون رو عوض كردیم. در نتیجه اعصابمون هم خورد نشد. شما هم همین كار را بكنید دوست عزیز.
کد: 142498 | 11 بهمن 1388 ساعت 10:30
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما بلافاصله منتشر خواهد شد. این بلاگ خبری، امکانات اندکی دارد و براساس اعتماد و خودکنترلی اداره می‌شود. لطفا از موضوع خارج نشوید و خویشتندار باشید.