۱۳۸۹ فروردین ۱۱, چهارشنبه

تمبر يادبود ندا و سهراب در ژاپن (عکس)، کلمه

رسانه شمائید
gooya news :: didaniha : تمبر يادبود ندا و سهراب در ژاپن (عکس)، کلمه



جمعی از ایرانیان مقیم ژاپن با پیگیری های صورت گرفته اقدام به انتشار تمبرهای یادبود ندا و سهراب از شهدای حوادث بعد از انتخابات کردند.
به گزارش کلمه، سایت موج سبز ژاپن که توسط این گروه اداره می شود این مطلب را منتشر کرده و نوشته است:موج سبز ژاپن به مناسبت نوروز و آغاز سال صبر و استقامت، اقدام به سفارش چاپ تمبرهای شهدای جنبش سبز به اداره پست ژاپن نموده است.
تمبرهائی که در تصویر ملاحظه می کنید تصویر دو تن از قربانیان خشونت، سهراب اعرابی جوان نوزده ساله و ندا آقا سلطان جوان بیست و هشت ساله است . یاد این دو جوان فداکار و تمامی آنانی که در راه آزادی و سربلندی کشور کوشیده اند گرامی و راهشان در جنبش حقوق مدنی مردم ایران پایدار باد.
منبع:

http://news.gooya.com/didaniha/archives/2010/03/102619.php


عمادالدين باقی شب عيد را در بيمارستان سپری کرد، نگرانی شديد از سلامت جسمی باقی

رسانه شمائید gooya news :: politics : عمادالدين باقی شب عيد را در بيمارستان سپری کرد، نگرانی شديد از سلامت جسمی باقی


طبق خبر دريافتی، فاطمه کمالی همسر عمادالدين باقی که بالاخره روز دوشنبه ۹ فرودين ۸۹ موفق به ملاقات با همسرش شد با ابراز نگرانی از وضع جسمی باقی اعلام کرد حمله تنفسی باقی که در دوره قبلی بازداشتش در بند ۲۰۹ به آن دچار شده بود، تشديد و تکرار شده و منجر به بيهوشی باقی شد و او دوباره در آخرين روز سال ۸۸ از زندان به بيمارستان قمر بنی هاشم منتقل شده است و پس از مدتی بستری، دوباره به سلول خود در بند ۲۴۰ زندان اوين بازگردانده شده است.

همسر عمادالدين باقی با اعلام اينکه مسوولان زندان و بند از پرونده پزشکی باقی و خطراتی که برای جسم و جان او می رود آگاه هستند اما درعين حال به نگهداری او در اين وضعيت ادامه می دهند، گفت:"قاعدتا طبق قانون هرگونه مسوليت سلامت جسمی باقی به عهده مقامات نگه دارنده اوست."به گفته همسر باقی وی همچنين از ديسک کمر شديد وگرفتگی عصب سياتيک رنج می برد.
فاطمه کمالی همچنين از بلاتکليفی محض در پرونده همسرش خبر داده و گفته است:" علی رغم خداحافظی کارشناس پرونده قبل از نوروز با باقی و نيز صدور قرار وثيقه از سوی شعبه بازپرسی دادسرای مستقر در اوين و تامين آن توسط خانواده وی همچنان در بازداشت است."
همسر باقی افزود:" ظاهر امر نشان می دهد که مسوولين امنيتی و قضايی با آزادی باقی موافق هستند اما نمی دانيم چرا او را آزاد نمی کنند؟! جای تعجب دارد فردی که بايد طبق قانون آزاد باشد هنوز در سلول بسته دو سه نفره بدون هرگونه امکاناتی که قانون به رسميت شناخته است نگهداری می شود." فاطمه کمالی با اشاره به اينکه به دليل انتقال شعب بازپرسی دادسرای انقلاب به داخل زندان اوين امکان پيگيری وضعيت از طريق بازپرسی وجود ندارد، از مراجعات مکرر خود به دفتر دادستان تهران با هماهنگی قبلی برای اطلاع از وضعيت حقوقی باقی خبر داد که بی نتيجه مانده است و ابراز اميدواری کرد که هرچه زودتر با توجه به وضع حقوقی پرونده همسرش و وضع جسمی نگران کننده او مقدمات آزادی باقی فراهم شود .
کمالی گفته است در مورد وضعيت باقی نامه ای را به دادستان تهران نوشته و اميدواراست به ابهامات به وجود آمده در مورد آزادی باقی پاسخ داده شود.


منبع:

http://news.gooya.com/politics/archives/2010/03/102540.php


سیزده بدر جشنی دیگر برای آزادی ما و کابوسی دیگر برای اشغال گران

رسانه شمائید سیزده بدر جشنی دیگر برای آزادی ما و کابوسی دیگر برای اشغال گران � Poyandeh (پوینده)


سلام بر بهار، بر تازگی بر طبیعت، سلام بر زندگی و زنده بودن

سیزده بدر، روز جهانی کارگر و روزهایی که هر یک سمبلی از وقایع تاریخی، یادبودها وجشن ها ی ملی ما هستند یکی پی از دیگری در راهند. در هر یک از این روز ها میتوانیم با شادی و جشن گرفتن زندگی در برابر مرگ. خواست آزادی در برابر استبداد، در عین برگزاری جشن و پایکوبی ، برای آزادی خود و دیگر هموطنانمان از یوغ استبداد طالبانی با ایده های خلاق متناسب با موقعیت تلاش نماییم. سیزده بدر جشن و شادی در طبیعت را با تلاش هایمان برای دور ریختن نحسی نظام ولایت فقیه همراه کنیم.

زندانیان سیاسی در روز رفتن ما به دامان طبیعت کماکان دربند هستند. یاد و اندیشه رهایی آنان و رهایی خود از بند نظام سرکوبگر در عین شادی و جشن گرفتن در ذهن مان خواهد بود.

بیاد داشته باشیم که رژیم با سو استفاده از ثروت های ملی بیکران ما و داشتن قدرت سرکوب و تبلیغات گسترده دائما در فکر سرکوب خواسته های بر حق و انسانی ما و تحمیل و تثیبت سلطه ستمگرانه و طالبانی خود است. ما نیز برای گرفتن حقوق خود میتوانیم از هر موقعیتی استفاده ای موثر نماییم. میدانیم که بهایی که برای زندگی در جامعه استبداد زده می پردازیم بمراتب بیشتر از بهایی است که با مبارزه سنجیده برعلیه آن می دهیم. .پس تلاش میکنیم. برای رهایی از استبداد. مسیر ممکن است طولانی باشد. به تناسب توان فردی و با همیاری گروهی در هر مرحله با توجه به امکانات به سازماندهی و برنامه ریزی و فعالیت در راه اهدافمان می پردازیم. اگر در عمل به مشکل بر خوردیم دلسرد نشده بلکه چاره اندیشی میکنیم. . آزادی بهایی دارد و ما حاضریم ان بها را پرداخت کنیم.

سال 89 را با آگاهی و سازماندهی در محله ها و محیط های کاری تبدیل به سال مرگ استبدادو

هر جشن ملی را تبدیل به کابوسی برای اشغال گران نماییم.

منبع:

http://poyandeh.wordpress.com/2010/03/30/sizdah/


بازداشت رحمت الله باستانی استاد دانشگاه در مراسم تشییع همسر آیت‌الله منتظری

رسانه شمائید
بازداشت رحمت الله باستانی استاد دانشگاه در مراسم تشییع همسر آیت‌الله منتظری | رهانا



رهانا: وی همان روز پس از ۵ ساعت بازجویی آزاد ولی مجددا در روز دوشنبه نهم فروردین ماه بعد از احضار تلفنی توسط اداره اطلاعات قم بازداشت شده است.
رحمت الله باستانی ساکن قم و دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس الهیات از دانشگاه تهران می باشد و بیش از ۲۰ سال است که در دانشگاه سیستان و بلوچستان به تدریس علوم قرآنی مشغول است.
به گزارش جرس ایشان قبل از انقلاب در رشته مهندسی برق دانشگاه صنعتی آریامهر (صنعتی شریف فعلی) تحصیل کرد و بعد از انقلاب فوق لیسانس خود را در رشته الهیات و معارف اسلامی اخذ نمود.
وی در دوران تعطیلی دانشگاه ها که بعد از انقلاب اتفاق افتاد مدتی را در دوران نخست وزیری آقایان رجایی و موسوی در نخست وزیری مشغول بکار بود.
بیش از ۳۰ نفر در تشییع پیکر بانو ربانی دستگیر شدند که تا کنون هنوز بیش از ۱۰ تن از بازداشتی ها آزاد نشده اند؛ که اطلاعات دقیقتر متعاقبا ارسال خوهند شد.
منبع:

http://www.rhairan.info/archives/8338


عفو بين الملل: ايران در سال ۲۰۰۹ دست کم ۳۸۸ نفر را اعدام کرده است

رسانه شمائید
عفو بين الملل: ايران در سال ۲۰۰۹ دست کم ۳۸۸ نفر را اعدام کرده است - � 2010تمام حقوق این وب‌سایت بر اساس قانون کپی‌رایت برای رادیو فردا محفوظ است.



عفو بين الملل در گزارش سالانه خود درباره اجرای مجازات اعدام در کشورهای مختلف جهان در سال ۲۰۰۹ ميلادی، اعلام کرد که ايران در اين سال دست کم ۳۸۸ نفر را اعدام کرده است.

اين سازمان مدافع حقوق بشر در گزارش سالانه خود تصريح کرده است که يک سوم اين اعدام ها در هشت هفته نا آرامی های پس از انتخابات رياست جمهوری در خردادماه سال ۱۳۸۸ اتفاق افتاده است.

عفو بين الملل در گزارش خود تاکيد کرده است: چين، ايران و سودان از مجازات اعدام به عنوان ابزار سياسی برای خاموش کردن مخالفان و همچنين پيشبرد برنامه های سياسی خود استفاده می کنند.

در گزارش عفو بين المللی آمده است که چين، به رغم این که تعداد اعدام ها را اعلام نمی کند، رتبه اول بيشترين اعدام ها را در سال ۲۰۰۹ داشته است و ايران در رتبه دوم قرار دارد. گروه های طرفدار حقوق بشر معتقدند که در چین سالانه چند هزار اعدام انجام می شود.

اين سازمان مدافع حقوق بشر می گويد: پس از آغاز نا آرامی های پس از انتخابات رياست جمهوری ۲۲ خرداد، ايران در مدت هشت هفته تا روز مراسم تحليف رياست جمهوری محمود احمدی نژاد ۱۱۲ نفر را اعدام کرده است.

عفو بين الملل می گويد اين افراد در دادگاه هايی به مرگ محکوم شده اند که از نظر قوانين بين المللی روند بررسی و محاکمه آنها مخدوش و غير منصفانه ارزيابی می شود.

دراين گزارش همچنين از «نمايش تلويزيونی اعترافات» محکومان به اعدام در ايران انتقاد شده است.

آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌زمانی، دو نفر از کسانی که در جريان محاکمه‌های دسته‌جمعی پس از انتخابات به جرم شرکت در «کودتای مخملی» محاکمه شده بودند، در بهمن سال گذشته به دار آويخته شدند.

در حالی دادگاه اين دو نفر همراه با متهمان حوادث پس از انتخابات ايران برگزارشد که گفته می شود اين دو نفر پيش از انتخابات رياست جمهوری ايران بازداشت شده بودند.

به گزارش عفو بين الملل، ۱۸ کشور در سال ۲۰۰۹ دست کم ۷۱۴ نفر را اعدام کرده اند و در همين حال و بيش از دو هزار نفر در ۵۶ کشور به اعدام محکوم شده اند.

عفو بين الملل در بخش ديگری از اين گزارش آورده است که ايران و عربستان سعودی، کماکان به اعدام نوجوانان زير ۱۸ سال ادامه می دهند.

دو معاهده بين‌المللی ميثاق حقوق کودک و ميثاق حقوق مدنی و سياسی، که ايران از جمله کشورهای امضاکننده آن است، اجرای حکم اعدام برای افراد زير ۱۸ سال را ممنوع کرده است. ايران جزو معدود کشورهايی است که نوجوانان در آن در معرض خطر اعدام قرار دارند.

عفو بين‌الملل می گويد عراق با ۱۲۰ نفر اعدام و عربستان سعودی با ۶۹ مورد اعدام ، دو کشور در خاورميانه هستند که در تعداد اعدام در اين منطقه در رتبه های پس از ايران قرار دارند.
منبع:

http://www.radiofarda.com/content/o2_amnesty_execution_reoprt_iran/1998079.html

نظرات
توسط: بی گناه از: اواره
۱۱ ۰۱ ۱۳۸۹ ۰۰:۴۸
چقدر مسخره در حالی که دانشمندان جهان بدنباله کشف پدید امدن جهان وستارگان میباشند کشور هائی مانند کشور ما جوانانی را که بهترین استفادهارا از انها میشود کرد را یک بیک یا فرار میدهد ویا اعدام می کند. خامنه ای به ندای یک پدر توجه کن به ندای یک اواره گوش بده تا زمانی که جهان وجود دارد در کشور ایران حکومتی بنام اسلامی بر قرار نخواهد شد.دارو دسته حجتیه که اعتقاد دارن که ظلم وجنایت کنن تا امام زمان ظهور کند تا دیر نشده کشور را ترک کنید نگذارید خون ایرانیها بیشتر از این بجوش بیاید

توسط: سبز ایران از: میدان پهلوی
۱۰ ۰۱ ۱۳۸۹ ۲۲:۰۳
باسلام . باسلام و تشکر از رادیو فردا . اول عفو بين الملل. ايران در سال ۲۰۰۹ دست کم ۳۸۸ نفر را اعدام کرده است . آماری است که همه میدانند با قبرهای با نام نشان ؟ البته قبرهای دسته جمعی بدون نام نشان هزاران برابر اینهاست ؟ ما ایرانیان هفتاد میلیونی سبز از عفو بين الملل و حقوق بشر و سازمان بین الملل می خواهیم که حتا با زور هم که شده وارد ایران شود و تحقیقات را انجام دهد این ولایت دیکتاتوری حکومت نظامی خامنه ای پیش از جنایات دیکتاتوری هیتلر آدم کشته ؟رژیم خون خوار خامنه ای با لباس روحانی سو استفاده از دین اسلام همه ی ایرانی ها را آخر می کشد ؟آن وقت دیر است برای تحقیقات ؟ الآن دارند اثر انگشت ها را پاک می کنند ؟و در ضمن آقای کروبی هم گفت از مردمی که در تظاهرات دستگیر شدن اطلاعی نیست . یعنی چه ؟ فقط ما سبزها امیدمان اول به دنیای دمکراسی است همه کمک به ایرانی ؟ فقط حرف زدن درست نیست عمل هم درست است ؟ زمان شاهنشاه آریا مهر همه دخالت می کردند ولی الان نه ؟ این آخوند ها هر چه از شاه فقید گفتند همش دورغ بود ؟ در زمان شاه فقید حتی بی احترامی به زندانی نمی شد گفته های ویدئو ئی آیت الله العظمی منتظری و کروبی دیده می شود ؟حتما ببینید؟ دیکتاتور آخر خط لب پرتگاه و به ته جهندم نام دیکتاتور خامنه ایه ؟؟؟؟؟؟دیکتاتور آخر خط لب پرتگاه و به ته جهندم نام دیکتاتور خامنه ایه ؟؟؟؟؟؟پس دورد بر شاه فقید ایران زمین حقوق بشری کورش بزرگ ..... ما ایرانیان باید از آن زمان حمایت کنیم نه از یک رژیم ضد کوروش بزرگ ... سبز ایران

توسط: alex از: italy
۱۰ ۰۱ ۱۳۸۹ ۲۱:۵۳
mishe be porsam chera bra sher kardan mataleb shoma be face book,kod lazem daram?bra sithay dige nemikhad

توسط: Behzad از: Paris
۱۰ ۰۱ ۱۳۸۹ ۲۱:۲۰
Is killing people would teach us , killing people is bad?

توسط: khalled از: tehran
۱۰ ۰۱ ۱۳۸۹ ۲۱:۱۳
با سلام

خدتوند روح ارش ومحمد رضا را قرين رحمت وامرزش خود قرار دهد
من مطمئنم روح اين دو جوان بيگناه ، فداكار وشجاع امرزيده است ودر كنار شهداي واقعي راه ازادي مردم مومن كه مورد لطف خداوند است قرار گرفته است

سیزده بدر نزدیک است آماده باشیم که یک جشن ایرانی را به نمایش جهانی بگذاریم

رسانه شمائید دولت ملی: سیزده بدر نزدیک است آماده باشیم که یک جشن ایرانی را به نمایش جهانی بگذاریم


سیزده بدر نزدیک است جشنی که بیانگر سبزی و نشاط یک ملت است .جشنی که ایرانیان به دل طبیعت می روند تا نمایانگر حضوری پر نشاط و شاداب از ملتی باشند که جهانیان در عظمت و شجاعت آنان در تعجب فرو رفتند.
سیزده بدر برون می آییم و با جمع خانوادگیمان یک جمع وسیعتری را پدید می آوریم .جمعی سبز اندیش که آمده تا شاد باشد .شاد باشد تا نشان دهد که این تارها ی تندیده شده جهالت را آن زمان که اراده کند خواهد درید و نمایی از زیبایی را به تصویر خواهد کشید.
سیزده بدر با روبان های سبز ماشین های خود با سبزه هایی که آماده کرده ایم به خیابانها و پارک ها خواهیم رفت .در کنار هم شاد خواهیم بود تا نشان دهیم که هر فرصتی را غنیمت می شماریم برای نشان دادن حضورمان و چه فرصتی بهتر از یک سنت دیرینه ایرانی.
آری سیزده بدر در مناطق پیشنهادی و سایر مناطق ابتکاری حاضر خواهیم شد و یکبار ایران را سبز خواهیم کرد

منبع:

http://dulatemelli.blogspot.com/2010/03/blog-post_4888.html


احتمال یک اتفاق بی سابقه در تاریخ جمهوری اسلامی: ارائه متمم بودجه در اولین روزهای سال!

رسانه شمائید


ماجرای هدفمند کردن یارانه ها و اختلاف 20 هزار میلیارد تومانی دولت و مجلس ،گویا قرار نیست به این زودی ها تمام شود.

به گزارش 
عصر ایران ، از قرار معلوم ، دولت دهم که از عدم اختصاص 40 هزار میلیارد دلار بسیار ناراضی است - و حتی محمود احمدی نژاد هم صراحتاً اعلام کرده است که قانون هدفمندی را اجرا نمی کند - می خواهد در قالب متمم بودجه به هدف خود برسد و رایزنی هایی در این باره درحال انجام است.

در همین خصوص رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس ضمن حمایت از دولت و با اشاره به اینکه مصوبه مجلس مبنی بر اختصاص 20 هزارمیلیارد تومان برای اجرای لایحه هدفمند کردن یارانه ها در سال 89 کافی نیست به خبرنگار عصرایران گفت:"به زودی دولت لایحه متمم بودجه سال 89 را به مجلس ارائه می دهد."

درصورتی که این اتفاق صورت بگیرد با توجه به اینکه تنها چند روز از آغاز سال 89 سپری شده است اتفاقی نادر در طول تاریخ بودجه نویسی صورت می گیرد که با گذشت چند هفته از تصویب بودجه سال متمم بودجه همان سال به مجلس ارائه شود. پیشتر رهبر انقلاب ، دولت را به تبعیت از قانون مصوب مجلس درباره قانون هدفمندی یارانه ها دعوت کرده است و به نظر می رسد با این تذکر رهبری ، دولت در صدد است هدف خود را از طریق ارائه متمم پیگیری کند.

ارسلان فتحی پور ،رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، درباره اجرای هدفمند کردن یارانه ها با توجه به انتقاد دولت مبنی بر لحاظ نشدن نظرش در تصویب این لایحه در مجلس تاکید کرد: برای هدفمند کردن یارانه ها 20 هزار میلیارد تومان از سوی مجلس تصویب شد که این رقم کفاف نخواهد داد و در راه حمایت از تولید و حمایت از طبقات پایین این مبلغ نمی تواند پوشش لازم را بدهد.
وی گفت: از دولت می خواهیم لایحه متمم بودجه 89 را به مجلس ارائه دهد تا در اوایل سال ما آن را تصویب کنیم تا در مبارزه با رکود آمادگی لازم را داشته باشیم.

فتحی پور افزود: از دولت درخواست کرده ایم که به زودی لایحه متمم را به مجلس ارائه دهد و من فکر می کنم 20 هزار میلیارد دیگر نیاز است تا اجرای لایحه هدفمند کردن یارانه ها به خوبی صورت بگیرد.

وی در رابطه با نرخ تورم در سال 89 نیز گفت: من در سال 89 فقط تورم انتظاری را پیش بینی می کنم که دوستان دارند ایجاد می کنند و تورم واقعی نخواهیم داشت و فکر می کنم الان 13درصد تورم داریم که به 14 درصد می رسد .

موضوع ارائه متمم در حالی مطرح می شود که در ماه های گذشته مباحث گسترده ای در مجلس مطرح شد و نهایتاً اکثریت نمایندگان متقاعد شدند که وارد کردن شوک ناگهانی به اقتصاد و حذف بخش اعظم یارانه ها در یک سال ، می تواند در معیشت مردم اثرات منفی بگذارد.

بنابراین ، با نیمی از رقم درخواستی دولت جهت حذف یارانه ها موافقت کردند و الباقی را به سال آینده موکول نمودند تا قیمت ها به یکباره بالا نرود.
با این حال دولت و شخص رئیس جمهور اصرار فراوان دارند که امسال 40 هزار میلیارد تومان از یارانه ها حذف و مبالغ آن در اختیار دولت قرار بگیرد.

به نظر می رسد در صورت ارائه متمم ، مجلس روزهای جنجالی و خبرسازی را در پیش خواهد داشت زیرا نمایندگان قاعدتاً از رأی خود دفاع خواهند کرد و یا در صورت تغییر موضع آن هم در فاصله ای کوتاه ، می بایست به طور شفاف علل این چرخش را برای مردم توضیح دهند.
منبع:



چگونه دولت ایران ذخائر ملی نفتی را تلف میکند

رسانه شمائید
akhbare-rooz (iranian political Bulletin)



چگونه دولت ایران ذخائر ملی نفتی را تلف میکند
دلیل واقعی نیاز به سهمیه بندی بنزین چیست؟

بازاریاب

• عملکرد آماتوری و غیر حرفه ای که از خصوصیات دولت در رسیدگی به این موضوع و رویاروئی با چالشهای گوناگون دیگر میباشد، باعث شده که سرمایه گذاری ایران در ۱۸ ماه اخیر بین پروژه های زیاده از حد پراکنده شود، پیشرفت برخی پروژه ها کاملاً متوقف گردیده و سرعت پیشرفت بخش دیگر کاهش چشمگیری داشته باشد. بهر حال این پروژه ها توانائی پاسخگوئی به نیازهای فوری و یا افزایش چشمگیر درآمد کشور را ندارند ...
اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
يکشنبه ٨ فروردين ۱٣٨۹ - ۲٨ مارس ۲۰۱۰


ایران دارای ذخائر انرژی عظیمی است، اما سوالی که مطرح میباشد، این است که آیا دولت کنونی ایران قادر است که درآمد حاصله از این ذخائر را به بازار اقتصادی تشنه ایران سرازیر ساخته و از آن برای اجرای برنامه های عمرانی که عموم ملت ایران خواستار آن میباشد، بهره برداری نماید؟ آیا این واقعیت که ایران دارای دومین ذخائر عظیم گاز در جهان میباشد، دردی از دردهای مردم ایران را دوا میکند؟ اینطور که پیدا است این امر چاره ساز مردم ایران نبوده و دولت ایران در رابطه با امور مطروحه در پرسشهای فوق الذکر، وامانده است.

تجزیه و تحلیل متخصصین مسئله انرژی در ایران، که در ماه ژانویه اخیر به رهبر جمهوری اسلامی ایران ارائه شد و فوراً دور از چشم عموم در محلی بایگانی شد، حاکی از اوضاع وخیم بازار انرژی در ایران بود ، در آن هشدار داده شده که اقدامات دولت احمدی نژاد در رویاروئی با مشکلات این بخش نه تنها کارساز نبوده، بلکه ممکن است که اوضاع را از این هم وخیم تر سازد و باعث گردد که درآمد کشور به طرز فاحشی تنزل یافته، که این امر به نوبه خود روی توانائی دولت در رابطه با پیشبرد پروژه های ملی کشور تأثیر منفی داشته و به رفاه مردم لطمه وارد خواهد ساخت.

به کسانی که گزارش فوق الذکر را به رشته تحریر درآورده اند، هشدار داده شد که پس از بایگانی آن دور از انظار عمومی، از پخش آن جداً خودداری بعمل آورند. بر اساس این گزارش، ایران در جلب سرمایه برای توسعه و عمران بخش انرژی، که درآمد حاصله از آن پایه و اساس بودجه ملی ایران را تشکیل میدهد، ناموفق بوده است. طبق این گزارش دلایل عدم موفقیت ایران در این امر، انزوای روز افزون ایران، یارانه های اعطائی به انواع فرآورده های انرژی و سیاست اقتصادی عوام پسند دولت، میباشد.

در این گزارش آمده است که در زمینه انرژی، دولت ایران بایستی در دو بعد به رویاروئی با این امر بپردازد که هر کدام از آنها مستلزم سرمایه گذاری بسیار کلانی میباشد. از یک سو دولت سعی دارد که از تهی شدن میدانهای نفتی قدیمی ممانعت کند و از سوی دیگر صادرات گاز را توسعه دهد. اکثر میدانهای نفتی ایران در دهه بیست و دهه پنجاه قرن بیستم راه اندازی شده اند، که برای رویاروئی با کاهش بازدهی آنها که بر پنج تا شش درصد بالغ میگردد، نیاز به تکنولوژی پیشرفته میباشد، لاکن بدلیل تحریمات اقتصادی که علیه ایران اعمال گردیده است و نیز بدلیل هزیه هنگفتی که خرید و تولید آنها در بر دارد، ایران برای وارد کردن این محصولات به کشور با مشکل مواجه شده است.

به عنوان جایگزین، ایران از شیوه های قدیمی با تأکید بر تزریق گاز به چاه های نفت استفاده میکند (تا فشار استخراج را افزایش بخشد) در حالی که برای استخراج گازی که جوابگوی نیازهای صنایع و مصرف کنندگان در فصل زمستان باشد، ایران با مشکل مواجه است. تاوان این اشتباهات را میلیونها مصرف کننده بیگناه پرداخته اند که زمستان سال ۱٣٨٨ را بدون تأمین مرتب و منظم گاز سر کرده اند. استخراج نفت در اولویت اول میباشد، ایران لوله های گاز گران قیمتی را احداث نموده تا مقادیر عظیم گاز را برای افزایش اندک استخراج نفت، تزریق نماید (برای عرض مثال در این مورد میتوان از پروژه اغاری نام برد).

در عین حال ایران تاکنون در توسعه کافی استخراج گاز ناموفق بوده و بنظر میرسد که امسال فقط تکمیل لوله جدید گاز از ترکمنستان، از بروز کمبودی گاز (مانند سالهای قبل) جلوگیری خواهد کرد.

تلاشهای دراز مدت و غیر واقعی برای صدور LNG به خصوص از میدان گاز پارس جنوب، در حالی که تحریمات بین المللی مانع خریداری تکنولوژی LNG میباشند، باعث بهدر رفتن پول و زمان گرانقیمتی هستند که لازمه پاسخگوئی به نیازهای فوری بازار داخلی میباشند، و باعث کمبود تأسیسات شیرین سازی گاز گردیده، که امکان تزریق بخشی از گاز استخراجی به شبکه توزیع گاز داخلی را، مهیا میسازد.

عملکرد آماتوری و غیر حرفه ای که از خصوصیات دولت در رسیدگی به این موضوع و رویاروئی با چالشهای گوناگون دیگر میباشد، باعث شده که سرمایه گذاری ایران در ۱٨ ماه اخیر بین پروژه های زیاده از حد پراکنده شود، پیشرفت برخی پروژه ها کاملاً متوقف گردیده و سرعت پیشرفت بخش دیگر کاهش چشمگیری داشته باشد. بهر حال این پروژه ها توانائی پاسخگوئی به نیازهای فوری و یا افزایش چشمگیر درآمد کشور را ندارند.

در تلاش برای رویاروئی با این مسئله غامض، معاون وزیر نفت ایران اعلام داشت که به ٣۶۲ پروژه در زمینه نفت و گاز، با تأکید بر توسعه فازهای ۱۲ و ۱٨-۱۵ میدان گازی پارس جنوب، تأسیاست شیرین سازی گاز برای فازهای ٨-۶ پارس جنوب، و میدانهای هنگام، رسالت، ی، شانگوله، کیش و غیره - اولویت داده خواهد شد.

این گزارش به برنامه دولت اشاره نموده و اینگونه برآورد کرده است که با توجه به سرمایه گذاری عظیم لازمه برای پروژه های برنامه ریزی شده در سراسر کشور، در زمینه های صنایع و زیربنائی، که هدف آنها جلب حمایت ساکنین مناطق روستائی از دولت میباشد، این برنامه را نمیتوان پیاده کرد. در همین رابطه، در این گزارش ذکر گردیده است که برنامه دولت در رابطه با کاهش نرخ بالای یارانه ها، امکان تخصیص بودجه برای رسیدگی به امر انرژی را امکان پذیر نخواهد ساخت، ضمن اینکه با توجه به بی ثباتی سیاسی و اپوزیسیون متشکل از احزاب محافظه کار رژیم که تمامی هدفشان فقط جلب حمایت عموم، حتی به قیمت دوام اوضاع اقتصادی و اجتماعی نابسامان جاری که تضمین کننده بقای حمایتشان از اپوزیسیون میباشد - اجرای برنامه حذف یارانه های اعطائی به بنزین و برق نیز صد در صد نمیاشد.

این گزارش هشدار میدهد که اولویت دولت در زمینه انرژی که بجای پروژه های downstream تصفیه و توزیع upstream استخراج، داده میشود، باعث خواهد شد که برنامه های ایران برای توسعه ظرفیت تصفیه خود بیش از این به تأخیر بیافتد. ایران امید داشت که تا سال ۱٣۹۲ و یا ۱٣۹٣ به توانائی استقلال در امر تصفیه دست یابد، اما در حال حاضر، تحقق این امر بیش از پیش بعید بنظر میرسد و ناتوانی در امر واردات تکنولوژی های مدرن فقط و فقط به مشکلات موجود در این بخش می افزاید.

جمع بندی این گزارش نشان دهنده آن است که تعیین اولویت در پروژه های انرژی ایران به قدری دیر انجام گرفته که تأثیر چندانی نخواهد داشت. مشکلات ایران در تأمین مالی باعث شده که دولت برای افزایش درآمد از صادرات به استخراج نفت اولویت دهد و برای جبران کمبود داخلی، گاز وارد کند، در حالیکه میبایست روی موضوع استخراح گاز برای مصرف داخلی و انسجام یک برنامه فوری برای توسعه ظرفیت تصفیه متمرکز شود.

در سطر هشدار، نویسندگان گزارش خاطر نشان میسازند که دولت و متخصصین مجربی که در خدمت آن میباشند بخوبی میدانند چه اقداماتی برای رهائی بازار ملی انرژی ایران از مشکلات کنونی خود میبایست انجام دهند. ایشان در ادامه قید نموده اند که در صورتی که به مسائل بخش انرژی رسیدگی نشود، ممکن است که در زمستان ۱٣٨۹ مردم ایران از کمبود شدید فرآورده های انرژی و در رأس آن، از کمبود گاز رنج ببرند. دلیل عمده بایگانی کردن این گزارش بدور از چشم عموم این بوده که دفتر رهبری جمهوری اسلامی مایل به انتشار یافته ها و توصیه هائی نیست که معنای آن وارد شدن لطمه دیگری به وجهه دولت احمدی نژاد باشد.

دلیل وخیم دیگری که حائز اهمیت میباشد، اشاره نویسندگان گزارش به رویاروئی با جهان غرب است که باعث اعمال تحریمات اقتصادی علیه ایران گردیده و بطور مستقیم به بخش انرژی لطمه میزند. نویسندگان گزارش توصیه میکنند که باید بشدت کوشش کرد تا اوضاع جاری با جهان غرب بطور اساسی تغییر یابد، مخصوصاً بدلیل اینکه این کشورها دارای پیشرفته ترین تکنولوژی هستند که بکارگیری آنها درآمد ایران از نفت و گاز را به بیش از دو برابر افزایش خواهد داد.

طبق این گزارش، شرکتهای بین المللی فعال در زمینه انرژی، از ورود به بازار ایران و توسعه‍ی بخش انرژی آن امتناع میکنند، در حالی که خاتم الانبیاء بخش ساخت و ساز و مهندسی سپاه پاسداران که تحت تحریمات بین المللی قرار گرفته است، بر پروژه های انرژی، بالاخص بر توسعه فاز ۱۵ و ۱۶ پروژه گاز پارس جنوبی، تسلط یافته.

در بین این شرکتها میتوان از شرکتهای بین المللی بزرگی نام برد مانند: Vitol, Trafigura هلندی- سویسی، Shell هلندی - انگلیسی، Glencor سویسی، Reliance هندی و BP انگلیسی.

قابل ذکر است که حتی سرمایه گذاری برخی از این شرکتها میتوانست بازار انرژی ایران را از مرداب و باطلاقی که دولت درونش انداخته در آورد و نجات دهد.
منبع:

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=28263


۱۳۸۹ فروردین ۱۰, سه‌شنبه

سهرابستان: روز سیاه 12 فروردین، روز سبز 13 فروردین

رسانه شمائید
سهرابستان: روز سیاه 12 فروردین، روز سبز 13 فروردین



با ورود آیت الله خمینی به ایران در 12 بهمن 1357 و تشکیل «کمیته استقبال»، اولین جرقه های اختلافات در بین صفوف انقلابیون پدید آمد. ریشه بسیاری از درگیریهای درونی نظام را می توان در اختلافات آنروز «کمیته استقبال» دانست. در کشاکش راه اندازی کمیته استقبال، انحصارطلبی شدید روحانیون جزم اندیش و متحجرین، چنان کام دیگر گروهها و دستجات فعال در انقلاب را تلخ نمود که تا مرز درگیری پیش رفتند.
طراحان تغییر حکومت در ایران، بویژه غربیها بخوبی می دانستند که چنانچه چند ماهی از ورود آیت الله خمینی به ایران بگذرد، انقلابیون آنچنان در اختلافات و درگیریهای داخلی فرو خواهند رفت که شعله انقلاب برای همیشه خاموش خواهد شد و نیروهای امنیتی و نظامی رژیم شاه، بجای مقابله با انقلابیون، ناچار می شدند که درگیریها و زدوخوردهای داخلی آنها را آرام کنند.
گرچه نام ژنرال هایزر بعنوان نماینده جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا، بعنوان تسریع کننده روند پیروزی انقلاب 57 بیشتر شنیده شده است، ولی در ماههای پایانی سال 57، دهها مسئول امنیتی رده بالای فرانسه و انگلیس و ایتالیا بهمراه انبوهی از مأمورین سرویسهای اطلاعاتی دیگر کشورهای غربی نیز در ایران بسر می بردند و نهایت تلاش را برای پیشبرد دکترین کارتر داشتند. کارتر مایل بود تا با پوشش طرح «دموکراسی برای خاورمیانه» حکومت ایران را تغییر داده و در حقیقت به نفت ارزان دست پیدا کند. اگر فقط سودهای نجومی و غیرقابل محاسبه نفت ارزان قیمت 11 دلاری در سالهای طولانی بعد از پیروزی انقلاب 57 را در نظر بگیریم، حاصل تغییر رژیم در ایران برای غرب یک شاهکار اقتصادی بود که اقتصاد شکننده آمریکا و غرب متأثر از خسارات جنگ دوم جهانی و در عین حال درگیر در جنگ سرد بسیار پرهزینه را، نجات داد.
ملت ایران به کام تباهی و تاریکی فرستاده شد تا اقتصاد غرب نجات پیدا کند.
ایده «رفراندوم جمهوری اسلامی» نیز زائیده هایزرهایی بود که مایل بودند به حکومت نوپای «جمهوری اسلامی» مشروعیت داخلی و بین المللی بخشیده و وجدان جهانی را با این «رفراندوم مصنوعی» آرامش ببخشند. در خصوص رفراندوم هم نظر مشاورین خارجی بر تسریع آن و برگزاری هر چه زودتر تا قبل از بروز اختلافات سهمگین داخلی بود. برای ایشان روشن بود که با گذشت زمان و فروکش کردن «شور انقلابی»، رسیدن به اجماع داخلی و برگزاری رفراندوم «تک انتخابی» ناممکن خواهد شد.
12 فروردین در حقیقت اولین چرخش جدی سران انقلاب بسمت استبداد و دیکتاتوری بود. سرانی که با رسیدن به قدرت، بیکباره همه وعده ها و قول و قرارهای خود را از یاد برده و «حفظ قدرت» برایشان امری مقدس شده بود، آنچنان مقدس که نه تنها «آرمانهای انقلاب» بلکه «اعتقادات دینی» نیز در راه آن قربانی شده و به مسلخ سپرده شدند.
آنچه در 12 فروردین 58 اتفاق افتاد نه تنها هیچ شباهتی به رفراندوم نداشت، بلکه در تعارض کامل با «انسانیت»، «دموکراسی»، «حقوق بشر» و حتی «اسلام» بود. نوعی کلاهبرداری و تقلب که به دروغ «رفراندوم» نامیده شده بود. از مردم خواسته شده بود که بین «جمهوری اسلامی» و «جمهوری اسلامی» یکی را انتخاب کنند. حتی برگه های این باصطلاح رفراندوم هم شیادانه در دو رنگ قرمز و سبز تنظیم شده بود و نه بصورت برگه ای که مردم بتوانند گزینه دلخواه خود بجز «جمهوری اسلامی» را در آن درج نمایند. مردم بر اساس اعتماد و خوش بینی مفرط و اعتقاد به خیرخواهی سران انقلاب، «رنگ سبز» را برگزیدند به این امید که سبزاندیشی و آبادانی و آزادی و دموکراسی و پیشرفت و رفاه از صندوقها بیرون بیاید، ولی شوربختانه، چوبه های دار و تحجر و ارتجاع و استبداد و تبعیض و غارت، حاصل اعتماد مردم به «رهبران» بود.
چنانچه روز 12 فروردین متعلق به ایام عید نبود، بحق می توانستیم آنروز را سیاهپوش شویم و بر سر «خائنین» فریاد برآوریم. در عوض می توان در 13 فروردین که روز طبیعت و سبزی است، با رفتن به دل طبیعت و شادمانی و ارج نهادن به سنتهای ایرانی، همبستگی ملی خود در راه دموکراسی و تنفر از استبداد و ظلم را بنمایش بگذاریم. از نظر حکومتی که هر «سنت غیر عَرَبی» حرام است، سیزده بدر نیز همانند چهارشنبه سوری و هفت سین و هر آنچه نماد شادمانی باشد «حرام» است و بهمین دلیل، وفاداری و احترام مردم به سنتها و آئین های ملی ایرانی، تودهنی محکمی به سیاه اندیشان و دشمنان ایران و ایرانی است.
منبع:

http://sohrabestann.blogspot.com/2010/03/12-13.html


سهرابستان: عبرتهای انفجار انتحاری متروی مسکو

رسانه شمائید
سهرابستان: عبرتهای انفجار انتحاری متروی مسکو



تصاویری که دوربینهای مداربسته از انفجارهای انتحاری متروی مسکو ثبت کرده اند نشان می دهد که عاملین این حملات تروریستی، در محل ایستگاه مترو منتظر رسیدن قطار مترو شده و حتی تا باز شدن درهای قطار و پیوستن جمعیت جدیدی به جمعیت حاضر صبر نموده و آنگاه بمب همراه خود را منفجر می کنند تا انسانهای هر چه افزونتری را با خود بکام مرگ بکشند.
بیگناهان، از کودکان و زنان و مردان، قربانیان این جنایت تروریستی هستند و اربابان کرملین هم باندازه تروریستها در ریخته شدن خون مردم در این انفجارها مقصر هستند. هنگامی که موج نوین تروریسم بر علیه آمریکا و کشورهای غربی بحرکت درآمد، کرملین نشینان شانه های خود را بالا انداختند و تروریسم را مشکل غرب دانستند. روسیه آنچنان که انتظار می رفت در نبرد بر علیه تروریسم مشارکت نکرد و حتی در مواردی با نادانی کامل اقدام به تحرکاتی نمود که سبب تقویت تروریسم شد.
دفاع از انسانهای بیگناهی که در متروی مسکو در خون خود غلطیدند وظیفه ای برای همه انسانها است و ارتباطی با عملکرد و رفتار حاکمین روسیه ندارد. جنبش سبز ایران در عین حال انتقاد شدید به حمایتهای کورکورانه دولت روسیه از استبداد و دیکتاتوری در ایران، به قربانیان بیگناه این عملیات تروریستی ادای احترام نموده و با خانواده های آنها اظهار همدردی می کند.
این انفجارها نشان می دهد که تروریسم تبدیل به یک معضل بین المللی و تهدیدی برای امنیت جامعه بشری شده است. همواره تروریستهای انتحاری در جستجوی راههایی هستند که بتواننند قربانیان بیشتری گرفته و با بالا بردن تعداد کشته شدگان، توجه بیشتری را به اقدامات خود جلب نمایند. رهبران کرملین باید توجه کنند که همین انفجارهای معمولی در ساعات اولیه نخستین روز کاری هفته، متروی مسکو که روزانه 7 میلیون نفر را جابجا می کند را بطور کامل از کار انداخت و گرد مرگ بر پایتخت روسیه پاشید، حال اگر همین تروریستها به امکانات انفجاری پیشرفته تری دست پیدا کنند چه اتفاقی خواهد افتاد؟
دیکتاتوری تروریست پرور جمهوری اسلامی تحت حمایتهای منفعت طلبانه روسیه و چین در آستانه دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی است و در چنین موقعیتی، از اینکه چنین سلاحهای مرگباری را در اختیار تروریستها قرار دهد ابایی نخواهد داشت، حتی اگر قصد تروریستها برای کاربرد آنها در مسکو یا پکن باشد.
صف داوطلبین عملیاتهای انتحاری، تحت تأثیر مغزشویی بنیادگراها، هر روز طولانی تر می شود و در حال تبدیل به فاجعه ای تهدیدکننده و فاجعه آمیز می شود. متأسفانه تروریستهای آدمکش، نقاب اسلام بر چهره دارند گرچه کمترین مِهری از اسلام در قلبشان نیست و مردم عادی کشورهای اسلامی خود بزرگترین قربانیان تفکرات متحجرانه تروریستها هستند، بویژه زنان مورد بدترین تبعیض ها بوده و از «ستمی مضاعف» رنج می برند.
اگر رهبران روسیه اندکی شعور داشتند باید می فهمیدند که جنبش سبز مردم ایران، بزرگترین کانون توطئه و تروریسم در جهان را نشانه گرفته و پیروزی آن در حقیقت «پیروزی صلح» در این منطقه حساس است. قرائت فاشیستی از مذهب، مرداب متعفنی است که تروریسم و جنایت را خود پرورش می دهد و در مقابل، تفکر سبز آزادیخواهان ایران که در جستجوی دموکراسی هستند، تروریسم و ارتجاع را بشدت تضعیف نموده و الگوهای نوینی از رفتار متمدنانه را جایگزین روشهای خشونت بار خواهد نمود. مردم ایران یکپارچه و مصمم در صدد هستند تا «حماقت مضاعف» را در کشورشان برچینند و موذی گریهای مافیای کرملین و سران حزب کمونیست چین هم نجات دهنده «دیکتاتوری» نخواهد بود.
منبع:

http://sohrabestann.blogspot.com/2010/03/blog-post_30.html


۱۳۸۹ فروردین ۹, دوشنبه

فرقه‌گرايي در اقتصاد (تيم اقتصادي دولت در يك برداشت)

رسانه شمائید

اقتصاد ايران در سال 88 پوست انداخت. شايد اين كوتاه‌ترين روايت از مهمترين واقعه‌اي باشد كه اقتصاد ايران در سالي كه گذشت، تجربه كرد.
كارنامه 60 سال برنامه‌ريزي در ايران اگرچه با فراز و نشيب‌هاي بسياري روبرو بوده، اما در پنج سال گذشته مسيري آغاز شد كه مسير مستقيم گذشته را به فرعي برد. جايي كه گويي بازگشتي به گذشته دارد. اگر در ابتداي دهه 70 شمسي دولت سازندگي به تشويق تكنوكرات‌هاي طرفدار اقتصاد آزاد راه ”تعديل اقتصادي” را در پيش گرفت تا ايراني پيشرفته بر مبناي سياست‌هاي اقتصاد آزاد بسازد، هاشمي رفسنجاني رييس دولتش طاقت تورم 50 درصدي و فرياد اعتراض مردمي كه تازه از زخم‌هاي جنگ التيام مي يافتند را نداشت. تعديل اقتصادي نسخه‌اي بود كه بانك جهاني براي كشورهاي درحال توسعه توصيه مي‌كرد. برنامه‌اي كه پیش از ایران، در دهه 70 میلادی در آمریکای لاتین به اجرا درآمده بود. صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی به کشورهای در حال توسعه در اين نسخه پيشنهاد مي‌كرد كه اجرای اين نسخه شرط بهره‌مندی از وام‌های این نهادها خواهد بود. ايران بعد از جنگ با منابع مالي كه متكي به نفتي كه نوسان قيمتي داشت، چاره اي جز اجرا نمي‌ديد.
تيمي كه سياست‌هاي اقتصادي دولت سازندگي را راهبري مي‌كرد، چاره اي جز اين نمي ديد. تكنوكرات‌هاي دولت هاشمي با تمام قوا كار را شروع كردند، با اين حال در مقابل منتقدان این طرح كه از هر دو طيف سنتي‌هاي بازار و چپ گراهاي دولت‌گرا تاب مقاومت نيافتند. اگرچه در طيف ياد شده نسخه نهادهای بین‌المللی را کمبود مطالعات موردی بر روي کشورها و بروز خسارت‌های گسترده بهانه مي‌كردند، اما بعدها به روشني آشكار شد كه اين دلايل اصلي نبود.
از منتها عليه چپ
اگربگوييم نهاد برنامه‌ريز سازمان‌برنامه و بودجه در دهه 80 به ثبات رسيده بود، بيراه نرفته‌ايم. راه‌هاي پرپيچ و خم بسياري طي شد تا برنامه و بودجه دولتي به ”سازمان مديريت و برنامه ريزي“تبديل شود. شايد قهرها و عزل و نصب‌هاي بسياري هم بايد صورت مي‌گرفت تا نهادگرايي با راهبردي ”حلقه علامه” در ساختار برنامه‌ريزي كشور نهادينه شود. اقتصاد ايران با آخرين تيم اقتصادي دولت هشتم، برنامه‌اي متناسب و بومي شده براي اقتصاد ايران ريخت. برنامه‌اي كه افق آن چشم انداز 20 ساله شد كه به تاييد بالاترين ركن راهبري نظام جمهوري اسلامي ايران يعني رهبرانقلاب نيز رسيد.
به نظر مي‌رسيد كه حجت بر همگان تمام شده، دولت بعدي بايد سازمان مديريت و برنامه ريزي را در چارچوب برنامه‌هاي ميان مدت پنج ساله به سوي افق چشم انداز راهبري كند. حلقه "علامه" بنيان گذاري مسير جديد برنامه‌ريزي در اقتصاد ايران بود. اين حلقه اگرچه طیف های فکری گسترده‌ای را در خود جای داده بود، اما مرکزیت آن اقتصاددانان نهادگرایی بودند که درتدوین برنامه چهارم توسعه نقش داشتند. پس از 26 سال آزمون و خطا در هدايت اقتصاد ايران، توافق‌ها حكايت از ساحل ثبات داشت، اما زلزله‌اي با قدرت درهم كوفتن پايه هاي برنامه‌ريزي در پيش بود كه نه تنها اركان سازمان مديريت، بلكه نظام برنامه‌ريزي كشور را در هم شكست. پيش لرزه‌ها ازمعطل ماندن ماده‌هاي اساسي برنامه چهارم توسعه آغاز شد. به تدريج چنان پيش رفت كه ناگهان سازمان برنامه ريزي كشور در هم ريخت. اين آخرين تير در چله نبود. دولت راست گرايي كه با شعار چپ گرايي سكان اقتصاد را به دست گرفته بود، برنامه نداشت. آمده بود كه ابتدا پايه‌هاي برنامه ريزي را به هم بريزد تا بگويد با هرآنچه كه در ساختار سياسي دولت قبل تقابل داشته، ارتباطي هم با اقتصادش داشته است. غافل از آن‌كه دولت چپ گراي هفتم و هشتم، راست‌گراي اقتصاد بود كه با انتقاد راست‌گراها در نهايت به نهادگرايي رضايت داده بود.
زلزله اي با ريشترهاي تغيير
پس از آن‌كه پايه‌هاي برنامه ريزي، آزمون و خطا ها فرو ريخت، تيم اقتصادي دولت نهم، كه رياست راهبري آن را ”حلقه بهشتي“ برعهده داشت توانست چهارسال به تاخت و تاز در اقتصاد ايران بپردازد، با اين حال دراين چهارسال به جز نقد و تغيير، جايگزيني براي آنچه كه انكارشان مي كرد، ارايه نكرد. بيش از سه سال طول كشيد تا محمود احمدي نژاد دريابد آنچه كه تغيير مي دهد و انكارمي كند، جايگزيني ندارد. از همين رو درحالي‌كه همگان تصور مي‌كردند كه محمود احمدي نژاد برنامه‌ريزي برنامه پنجم را به ”حلقه بهشتي “مي‌سپارد ناگهان در آخرين تابستان دوران رياست جمهوري‌اش در دولت نهم از تحول قريب الوقوع اقتصادي خبرداد. اين خبر در روزهاي آغاز به شوخي شباهت داشت. چگونه ممكن بود، دولت چپ گرا ناگهان در دامن راست بغلطد. چگونه امكان داشت ناصر شرافت جهرمي مرد پشت پرده تغييرات ساختاري به اين سرعت ميدان را خالي كند‏، اما اتفاق افتاد. تغيير قريب الوقوع با بركناري پرويز داودي از اعضاي موثر حلقه بهشتي از معاون اولي رييس جمهور در دولت دهم رخ داد. جايگزين او در راهبري تيم اقتصادي دولت، چهره معروفي نبود. تا پيش از اين اتفاق شايد تنها برخي خبرنگاران از وجود چنين شخصي در تيم اقتصادي دولت خبرداشتند. اما به تدريج شمس الدين حسيني يك تنه توانست راهبري تيم اقتصادي دولت را از چنگ ”حلقه بهشتي“درآورد.
اقتصادي كه پوست انداخت
پانزده سال پس از شکست اولین برنامه آزادسازی اقتصاد ایران، دولت دوم محمود احمدی‌نژاد خود را برای اجرای طرحي مشابه تعديل اقتصادي آماده می‌کند.راهبري اين طرح را شمس الدين حسيني برعهده دارد. او بود كه در سال 88 موجبات پوست اندازي دولت دهم را فراهم كرد. اگر برنامه تعدیل اقتصادی برای دستیابی به اهداف مهم اقتصاد کلان مانند کاهش نرخ تورم، افزایش نرخ رشد تولید واقعی و بهبود وضعیت تراز پرداخت‏‏ها به اجرا گذاشته شد تا بر اساس آن سیاست‌هایی چون کاهش یارانه‏‏ها، کاهش ارزش پول ملی، کاهش کسری بودجه از طریق کاهش مخارج دولت، افزایش مالیات‌ها، عدم کنترل قیمت‌ها، خصوصی‌سازی، کاهش تعداد کارکنان بخش دولتی اجرايي شود، شمس الدين حسيني هم اين ايده را به دولت قبولاند تا احمدي نژاد در برابر تمام انتقادهاي تند و تيز همفكران گرايش سياسي خود، يك تنه بايستد و از وزير اقتصادش كه اينك سخنگوي اقتصادي دولت او نيز هست، دفاع كند.
حسيني، اين اقتصاد خوانده دانشگاه آزاد اگرچه در دفاع از عملكرد خود سابقه 15 سال كار در حوزه اقتصاد را عنوان مي كند، اما آنچه در پس پرده اين دفاع عيان است، نفوذ فكري طيف ديگري از حلقه علامه به چشم مي‌خورد كه به نهادگرايي معروف است. جمشيد پژويان را پدر معنوي مرد تغييرات دولت خطاب مي‌كنند. شايد هم او بود كه با قبول پست شوراي رقابت چهره خود را در دولت دهم علني كرد تا چهار سال خطاي دولت نهم آزمون ديگري را پيش روي دولت دهم قرار دهد. اين در واقع تصويري از اقتصاد ايران است‎؛ اقتصاي كه وقتي دوره‌اش مي‌كني چاره‌اي نداري تا بپذيري دچار فرقه‌گرايي در سياست‌گذاري‌ها شده است.
گزارش از خاطره وطن‌خواه

منبع:

http://www.ilna.ir/newsText.aspx?ID=114216


گزارشی از احمد منتظری در مورد مراسم تشييع پيکر همسر آيت‌الله منتظری: حدود ۳۰ نفر از شرکت‌کنندگان بازداشت شدند، سايت آيت‌الله منتظری

رسانه شمائید gooya news :: politics : گزارشی از احمد منتظری در مورد مراسم تشييع پيکر همسر آيت‌الله منتظری: حدود ۳۰ نفر از شرکت‌کنندگان بازداشت شدند، سايت آيت‌الله منتظری


تشييع بی جنازه

به نام خدا

بانويی از جهان رفت. بانويی که به واسطه‌ همسر و فرزندش برای جهانيان شناخته شده بود. حاجيه خانم ربانی، همسر آيت الله العظمی منتظری، او که بيش از ۶۰ سال بدون هيچ چشم‌داشت و گمنام مجاهده کرده و در پشت زندان‌های ساواک در انتظار ملاقات‌های چند دقيقه‌ای با همسر و فرزندش سر کرده و يا در تبعيدگاه‌های مختلف همراه و يار غمخوار همسرش بوده و مهمتر از همه پشتيبان و مايه دلگرمی و پناه خانواده‌های مبارز و داغدار محسوب می‌شد ولی با کمال تأسف پيروزی انقلاب پايان رنج‌های او نبود.

و اينک در حاليکه کمتر از ۱۰۰ روز از درگذشت همسر بزرگوارش می‌گذشت او نيز رحلت نمود. طبيعی اين بود که سازمان‌ها و نهادها پيام تسليت می‌دادند و بنياد شهيد انقلاب اسلامی برای اين مادر شهيد و جانباز مراسم يادبود می‌گرفت و مطمئنا شاگردان همسرش که اکنون از سران اين نظامند به دلداری فرزندانش می‌آمدند. اما بازماندگان ايشان هيچگاه اين چنين انتظاری نداشته‌اند و عمری بی‌مهری را تجربه کرده و ديده‌اند که عده‌ای به جای باز کردن گره با دست معمولا گره‌ها را کور می‌کنند. بازماندگان ايشان تنها می‌خواستند برای اين مادر فداکار مراسمی معمولی مثل مراسم ديگر شهروندان برگزار نمايند، اما چه شده که مسئولين از اين هم هراس دارند و نماينده‌ای از اطلاعات قم فرستادند تا پيام ممنوعيت تشييع پيکر مطهره آن مرحومه را به خانواده‌اش ابلاغ کنند.

در جواب اين نماينده اطلاعات مخالفت شديد نموده و گفتم برای خودتان و ما و نظام مشکل ايجاد نکنيد. به دنبال رايزنی دوستان هنگام غروب مسئول اطلاعات قم به دفتر آمدند و به نظر می‌رسيد که کمی از موضع پايين آمده و ابراز داشتند که می‌توانيد در حرم حضرت معصومه(س) تجمع کنيد و جنازه را برای اقامه نماز ميت به حرم می‌آوريم و از آنجا نيز آن را به ۱۵۰ متری محل دفن برده و در آنجا تحويل خواهيم داد تا تشييع شود.

روز يکشنبه با تدابير شديد امنيتی آن مرحومه به حرم منتقل شد و پس از اقامه نماز به امامت آيت الله العظمی شبيری زنجانی مجددا پيکر آن مرحومه توسط نيروهای امنيتی به گلزار شهدا(محل دفن) انتقال داده شد و مردم بدون جنازه با سردادن شعارهای: الله اکبر - لا اله الا الله - يا حجة ابن الحسن، عجل علی ظهورک - يا حضرت معصومه، منتظری مظلومه - عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز، منتظری مظلوم صاحب عزاست امروز - تشييع بی جنازه، اين هم يه ظلم تازه؛ راهی گلزار شهدا شدند.

هنگام مراجعت مردم از گلزار شهدا با اينکه به سفارش اينجانب عمل نمودند و با کمال آرامش آن محل را ترک می‌کردند متأسفانه حدود ۳۰ نفر از خانم‌ها و آقايان شرکت‌کننده در مراسم بازداشت شدند. اينجانب ضمن محکوم کردن اين بازداشت‌ها که شايسته نظام مردم سالار نيست اميدوارم هرچه زودتر آزادی حاصل گردد؛ و از اين پس در تصميم گيری‌ها تدبير و تعقل لازم به عمل آيد.

بيت آيت الله العظمی منتظری (رضوان الله تعالی عليه) - احمد منتظری
۱۳۸۹/۱/۸


منبع:

http://news.gooya.com/politics/archives/2010/03/102452.php


نظرسنجی در رابطه با فعالیت این وبلاگ خبری

Twitter Updates

Twitter Updates

    follow me on Twitter

    درخواست همکاری:

    web counter
    سلام بر بازدید کنندگان عزیز،
    شما هم می توانید سهراب را در افزایش کیفیت و کمیت مطالب با ارسال لینک خبر و یا مطالب خودتان که به نوعی در ارتباط با خبر های روز جنبش سبز است، یاری دهید. مطلب شما در اولین فرصت درج خواهد شد. برای این منظور، مطلب یا لینک مورد نظر را به آدرسsohraabirani@gmail.com ارسال دارید.
    با تشکر از حسن همکاری شما،
    سهراب