۱۳۸۹ فروردین ۳۰, دوشنبه

آیا بی مذهبان انسان، هموطن شما و ایرانی نیستند؟

رسانه شمائید دفترچه یادداشت: دوستان گرامی! آیا بی مذهبان انسان، هموطن شما و ایرانی نیستند؟


من به عنوان بی مذهب، هیچ حق و حقوقی در ایران نداشته‏ام، ندارم و به نظر می‏رسد که در آینده هم نخواهم داشت... گناه من و دوستان بی مذهب چیست؟؟؟ ... آیا مردم گناه و جرم بزرگی مرتکب شده‏اند که مانند شما نیستند؟ آیا همه باید به ساز شما برقصند، مانند شما باشند و مانند شما فکر کنند؟ آیا انسانیت یعنی همه یک شکل و یکسان باشند؟ آیا ایرانی بودن منحصر به چیزهایی خاص از جمله مذهب است؟ آیا گروههای بی مذهب، دگر اندیش، قومیت‏ها و اقلیت‏های مذهبی تا زمانی خوب و ایرانی محسوب می‏شوند که حرفی از خواسته‏هایشان نزنند، ساکت باشند و حق و حقوقشان به بهانه اتحاد و جلوگیری از تفرقه نادیده گرفته شود؟ آخر این چه اتحاد و وحدتی است که در آن همه باید به جای همدل شدن، همکاری، همفکری و کار گروهی برای رسیدن به خواسته‏های ملی و گروهی خود (در عین حال همه خودشان باشند و هر کسی عقاید و اندیشه‏های خودش را داشته باشد)، همه باید حتماً تن به یک اندیشه و عقیده خاص بدهند؟ چرا معیارهای انسانی را ابزار و وسیله کار خود قرار ندهیم؟ چرا ایرانی بودن و هموطن هم بودن معیار کارهای ما نباشد؟ گیرم که گروهی اکثریت مطلق و نسبی جامعه ایران باشند، آیا اصرار این گروه به حذف و حل نمودن دیگران در درون خود، کار درستی است؟ این اتحاد و وحدت نیست. این به معنی "با ما متحد شدن" نیست. این یعنی مانند ما شوید و خود را تبدیل به انسانی مشابه ما کنید تا شاید شما را هم در جمع خودمان بپذیریم. چنین گروهی و با چنین کارهایی حتی اگر زمانی به قدرت برسد، شکست خواهد خورد. چون راهش را درست انتخاب نکرده است و هدف وسیله را برای او توجیه کرده است. برای رسیدن به هدف خود، دیگران را نادیده گرفته است و در خودخواهی‏های خودش غرق شده است.

آن گروهی که با چهار تا نظر مخالف، متفاوت و منتقد دچار تفرقه و فروپاشی داخلی شود... آن گروهی که تحمل شنیدن صدای دیگران و خواندن اندیشه‏های ایشان را ندارد... آن گروهی که فوراً همه را از خود می‏راند و برای همه حکم صادر می‏کند و در نهایت محدود به یک اندیشه خاص است ولی ادعای فراگیر بودن، مردمی بودن و ملی دارد، همان بهتر که نباشد. چون دیکتاتوری فردی و درون گروهی در نهایت به دیکتاتوری سراسری ختم خواهد شد.

ایران یعنی مجموعه همه مردمان آن. یعنی همه کسانی که در این کشور زندگی می‏کنند. همانطوری که اکثریت حق حیات و زندگی دارند، اقلیت هم باید چنین حقوقی داشته باشند و با گروههای بزرگتر و اکثریت برابر باشند. گروههایی که شاید در ظاهر و به صورت اسمی اقلیت باشند اما در واقعیت، در مجموع و به صورت برآیند گروهی، جمعیت چشمگیری از جامعه ایران را تشکیل می‏دهند.

ای کاش روزی برسد که به جامعه انسان مدار و انسان محور دست بیابیم... ای کاش روزی برسد که همه ایرانی باشند و گروههایی ایرانی تر و خودی محسوب نشوند و بقیه مردم به جرم و گناه دگر اندیش بودن، مذهب متفاوت داشتن، قومیت متفاوت و ... اقلیت، بیگانه، غیر خودی، دشمن و خائن محسوب شوند... ای کاش...

منبع:

http://daftarcheh-yaddasht.blogspot.com/2010/04/blog-post_19.html


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما بلافاصله منتشر خواهد شد. این بلاگ خبری، امکانات اندکی دارد و براساس اعتماد و خودکنترلی اداره می‌شود. لطفا از موضوع خارج نشوید و خویشتندار باشید.

نظرسنجی در رابطه با فعالیت این وبلاگ خبری

Twitter Updates

Twitter Updates

    follow me on Twitter

    درخواست همکاری:

    web counter
    سلام بر بازدید کنندگان عزیز،
    شما هم می توانید سهراب را در افزایش کیفیت و کمیت مطالب با ارسال لینک خبر و یا مطالب خودتان که به نوعی در ارتباط با خبر های روز جنبش سبز است، یاری دهید. مطلب شما در اولین فرصت درج خواهد شد. برای این منظور، مطلب یا لینک مورد نظر را به آدرسsohraabirani@gmail.com ارسال دارید.
    با تشکر از حسن همکاری شما،
    سهراب